مفهوم قدّوسیت به‌عنوان ارتباط
(ملاقات در ارتباط با خواب یعقوب)

 خداوندا کجا تو را بیابم؟

 منزلگاه تو در اوج و از چشم‌ها نهان،

 و کجا تو را نیابم؟

 جهان سرشار از جلال تو.

 پیوستن به تو را تمنا کردم

 و چون به سویت روان شدم

 دیدمت که به ‌سوی من می‌آمدی.

 تو را در قدوسیت دیدم

 در معجزه قدرت تو.

 کدامین کس تواند گفت که ندیده است تو را؟

 یهودای هَلِوی قرن دوازدهم میلادی

حال بر آنیم تا از همین دریچه که التفات، توجه و نوع نگاه به چیزی باعث تقدس آن می‌شود، به سراغ باب ۲۸ از کتاب آفرینش برویم، یعنی آنجا که یعقوب در خوابی می‌بیند که ناگاه نردبانی بر پا شده، سرش به آسمان می‌رسد و اینک فرشتگان خدا بر آن صعود و نزول می‌کنند. در اینجا یعقوب به‌واسطهٔ نردبان، وارد قلمرو قدّوسیت می‌شود، نردبانی که از زمین به آسمان رفته است. حرکت بر آن نردبان یک‌سویه و فقط از زمین به آسمان نیست، بلکه فرشتگان از آن صعود و نزول می‌کنند. به تعبیری، گویی آنان برای دیدار با انسان، بخشی از نردبان را نزول می‌کنند و انسان نیز برای دیدار آنان، بخشی از نردبان را صعود می‌کند.

 به تعبیر شاعرانهٔیهودا هِلوی، «چون به‌سوی تو روان شدم، دیدمت که به سوی من می‌آمدی.» دراین ملاقاتِ معطی (اعطا کننده) و پذیرنده، چکیدهٔمفهوم تقدس آشکار می‌شود. مفهومی‌که در روبه‌رو‌شدن با خدای قدوس نهفته است. در این روبه‌رو‌شدن، یعقوب مورد توجه و التفات خاص خداوند قرار گرفته، تخصیص خورده و جدا می‌شود. چنانکه تلمود، آن لحظه را لحظه‌ای می‌داند که زمین و آسمان یکدیگر را در آغوش می‌گیرند. به تعبیر آبراهام هشل، فیلسوف معاصر، جستجوی خدا به معنای بازگشت به خداست. در این ارتباط متقابل زمین و آسمان، ظواهر قدوسیت (یا همان پاکی‌های اخلاقی) در درون آدمی ‌شروع به ظاهر‌‌شدن می‌نمایند، سپس حاصل آن به همان مفهوم ثانویهٔتقدس، یعنی به‌صورت کردار نیک به دنیای بیرون منتقل می‌شود. در واقع، از این واقعه به بعد ما می‌فهمیم که قرار است خدا با وی باشد (پیدایش ۱۵:۲۸) و یا به عبارتی دیگر، او را مورد التفات و توجه خاص خود قرار دهد. پس همراه با تغییر نگاه خدا نسبت به او (یعقوب)، نگاه ما نیز به او تغییر می‌کند. و اکنون است که ما؛ رفتار و سکنات او را با تمام کاستی‌ها و حیله‌گری‌هایش، مورد دقت قرار می‌دهیم و او را در کتاب مقدس با توجهی خاص پیگیری می‌نماییم؛ زیرا او در دایرهٔتقدس داخل شده و مورد توجه خاص خداوند؛ به‌عنوان معطی (اعطا کننده) واقع گردیده است.

مفهوم قدّوسیت در ارتباط با راز ازدواج

در حین اجرای مراسم ازدواج بر طبق آیین یهود، مرد به زن می‌گوید:«اینک تو برابر قانون موسی و اسرائیل برای من تقدیس می‌شوی.»این سخن که همراه با دادن انگشتری به زن است، بدان معناست که مرد تمام توجه و التفات خویش را معطوف به زن می‌نماید و از این دریچه زن برای مردش، مقدس می‌شود (بدان معنا که تنها متعلق به مرد می‌گردد). از طرفی دیگر، بر طبق مناسک زناشویی در آیین یهود، زن نیز باید به‌طور حتم و نه فقط در ظاهر، بلکه در قلب خویش نیز مرد را مورد توجه قرار داده، برای خویش مقدس بداند (یعنی با رضایت کامل، این تعلق را پذیرا شود). پس می‌بینیم که چگونه توجه و نگاه ویژهٔمرد به زن و زن به مرد؛ آن دو را در دایرهٔمقدس‌انگاری نسبت به یکدیگر قرار می‌دهد.

اما این مفهوم تقدس در ارتباط با قوم برگزیدهٔخداوند و نیز در ارتباط با کلیسا چه معنا و مفهومی‌ می‌یابد؟ در قسمت بعد به این موضوع خواهیم پرداخت. 

چگونه این مفهوم مقدس بودن، انبیای کتاب مقدس را مقدس می‌کرده است؟ در قسمت بعدی، با بررسی یک مثال، پاسخ آن را خواهیم یافت.  

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.