مفهوم قدوسیت در ارتباط با پیوند قوم برگزیده با خداوند
همین مفهوم تقدس در ازدواج (که در قسمت چهارم بدان پرداختیم)، در رابطهٔ خدا با قوم برگزیدهاش، با قوت جاری و ساری میشود. از این منظر، خدا قوم خویش را مقدس مینامد، یعنی آن را در نماد ازدواج، تنها و تنها برای خود میخواهد، آن را جدا میکند و بدان توجه و عنایت و التفات خاص پیدا میکند. وقتی قوم از مصر، گناه و تباهی کنده میشود و در کوه با خدا ملاقات میکند، در عهدی که خدا با قوم خویش میبندد، قوم را تنها و تنها برای خود میخواهد تا تنها و تنها به آن قوم توجه و التفات نماید، و در مقابل قوم نیز بایستی همین وفاداری و توجه و نگاه خاص را به خدا داشته باشد. در این نگاه دو طرفهٔ خدا به قوم و قوم به خداست که مفهوم عمیق مقدسبودن خدا و نیز مقدسبودن قوم نقش میبندد. قوم، مقدس است؛ زیرا مورد توجه خاص خدا قرار گرفته است. از آن طرف نیز حقیقت تقدس خدا مورد توجه و احترام ویژهٔ قوم قرار گرفته است.
مفهوم قدوسیت در ارتباط با قوم نوین خداوند، کلیسا
واقعهٔ قدوسیتِ کلیسا را میبایست در عهد عتیق و در کتاب خروج جستجو کرد. قوم که در سرزمین مصر به اسارت بردگی است توسط خداوند فراخوانده میشود تا به بیابان جهت عبادت او برود. در این واقعه، از کلمهٔ عبری «קָהָל» (قهال)، استفاده میشود که بعدها در عهد جدید به کلمهٔ «کلیسا» ترجمه شد. قوم فراخوانده میشود تا طی عهدی که گویا عهد ازدواج قوم برگزیده با خدای خود است، برای خدا مقدس باشد. خدا این قوم را برای خود جدا میکند و مقدس میسازد. در این ملاقات، این خداست که قوم خویش را در قدوسیت ملاقات میکند و قوم نیز تبدیل به قوم خاص و مقدس خدا میشود، قومیکه تقدس او نه بهواسطهٔ نوع عملکرد و اخلاق آن، بلکه به واسطهٔ خواندگی است.
واقعهٔ پنتیکاست که برای ما مسیحیان، بر طبق سنت، افتتاح کلیسا خوانده میشود؛ یادآور دادن شریعت موسی در بیابان به قوم برگزیده بود. در این روز بود که گویی شریعت نوینی در پیمان تازه با اسرائیل جدید بسته میشود، و خدا با نگاه و التفات خاص خویش، اسرائیل جدید را به حوزهٔ قدوسیت خود وارد میکند و ایشان توسط خدا مقدس اعلام میشوند. در این ملاقاتِ زمین و آسمان است که خدا همچنان که آتش خود را بر کوه قرار داد اینک بر رسولان قرار میدهد و رسولان در این ملاقات، تخصیص خورده، جدا شده و سَفَرشان در قدوسیت آغاز میشود. در این ملاقات است که مقدسین خدا در رابطه با روح خدا، ظواهر قدوسیت را (همان پاکیهای اخلاقی) از طریق منبع معطی (اعطا کننده) تقدس، ظاهر میسازند.
در قسمت بعدی که آخرین قسمت از این نوشتار خواهد بود، به پرسش آغازین قسمت اول باز خواهیم گشت: «وقتی میگوییم که تقدس در کلیسا، آیا این معنی با این رفتار ما در مغایرت نیست که آدمهایی که به کلیسا رفت و آمد میکنند بعضاً آلوده به دروغ، غیبت و حتی زنا هستند! از این دریچه آیا ما نباید کلیسایی داشته باشیم مطلقاً مبرای از این آلودگی ها…؟»
پس با ما باشید تا پاسخ این پرسش را دریابیم.