در قسمت اول این نوشتار، پرسشی را مطرح کرده بودیم که قرار بود در خاتمه در خصوص آن تأمل و تعمق نماییم. پرسش این بود: «وقتی میگوییم «تقدس در کلیسا»، آیا این معنی با این رفتار ما در مغایرت نیست که آدمهایی که به کلیسا رفت و آمد میکنند بعضاً آلوده به دروغ، غیبت، و حتی زنا هستند؟ از این دریچه آیا ما نباید کلیسایی داشته باشیم مطلقاً مبرای از این آلودگیها تا بتوانیم مدعی آن گردیم که بین تقدس و کلیسا پیوندی عمیق و مفهومی بر قرار کردهایم؟ و آیا برای ایجاد تقدس در کلیسا نباید جلوی ورود افراد آلوده را به کلیسا بگیریم؟»
برای رسیدن به پاسخ این پرسش از پنج قسمت عبور کردیم. حال اما در قسمت آخر قرار گرفتهایم.
با توجه به آنچه که در خصوص تقدس گفته شد، اینکه تقدس در نگاه ویژهٔ معطی (اعطا کننده) به پذیرندهٔ تقدس است و اینکه معنای ثانویهٔ تقدس که همانا ظهور ارزشهای اخلاقی است بایستهٔ معنای اصلی و اولیهٔ آن است (یعنی اول باید نگاه معطی به پذیرندهٔ تخصیص بخورد و بعد، جنبههای اخلاقی بهطور طبیعی از آن حاصل شود)، به این جا میرسیم که در آن این دیدگاه را اصیل بدانیم: «تقدس کلیسا به معنای جلوگیریکردن از ورود افراد بیمار و مسئلهدار بدان نیست؛ زیرا خدا کلیسا را تخصیص داده، جدا نموده است تا کلیسا کاملاً مثل یک همسر متعلق بدو باشد. اما این بدان معنا نیست که ارزشهای اخلاقی بهگونهای در کلیسا اعمال شوند که ماحصل آن تخصیص و التفات خاص خدا و آن تعلق نباشند، بلکه بایسته است که ارزشهای اخلاقی در کلیسا ماحصل طبیعی تعلق و وفاداری کلیسا به خدا باشد. از این دریچه ضمن تأکید بر ارزشهای اخلاقی در کلیسا، با ارجاع آن به ریشهٔ راستینش، یعنی تقدس به معنای نگاه معطی به پذیرنده، این اخلاقیات در معنای سطحی و ظاهریاش، در رأس کلیسا قرار نمیگیرد تا با دستاویز آن، از ورود افراد بیمار و مسئلهدار به کلیسا جلوگیری کنیم، بلکه آن چه روی میدهد وقف (تقدیم کامل) و وفاداری کلیسا در کلیت آن به خداست. وفاداری و وقفی که نتیجهٔ آن رشد ارزشهای اخلاقی نیز خواهد بود. اما آنچه که باید در خاتمه بیفزایم این است که این وقف و وفاداری و تخصیص کلیسا، امری انتزاعی نیست بلکه امری است که جلوهٔ عینی آن در تقوای رهبران متبلور میشود، رهبران و شبانان کلیسا در روند ظهور اخلاقیات ناشی از تخصیصدادن کلیسا برای خدا، شایسته است تا در صف مقدم تبلور اخلاقیات قرار بگیرند. بهنظر میرسد که تنها در این صورت است که ما میتوانیم امیدوار باشیم کلیسا بنابر آنچه خداوندمان در باب ۲۱ از انجیل یوحنا خطاب به پطرس میگوید، او را محبت کرده و گوسفندان وی را شبانی کند. گوسفندانی که اگر چه بیمار و عاجزند اما در تعامل با کلیسای مبتنی بر تخصیص دادن برای خدا و کلیسای وفادار، امیدوار به دریافت عافیت و تندرستیاند.