در چند مورد در عهدجدید به موضوع زبان‌ها برمی‌خوریم؟ تعمید روح‌القدس چیست؟ برای دانستن جواب، قسمت پیشین را مطالعه کنید.

نتیجه‌گیری بر اساس این سه مورد

نتیجه‌ای که می‌توان گرفت این است که در کتاب اعمال رسولان، هرگاه ایمانداران عطای روح‌القدس را می‌یافتند (اعمال ۱۰: ۴۵)، به زبان‌هایی سخن می‌گفتند که برای خودشان بیگانه بود، اما این زبان‌ها، زبان‌های شناخته‌شده بشری بودند، نه زبان‌های ناشناخته، مثلاً زبان‌های فرشتگان. آنان کلمات و عبارت‌های تکراری و اصوات نامفهوم ادا نمی‌کردند، بلکه به زبان‌های مختلف مردم دنیا خدا را ستایش و تمجید می‌کردند، طوری که نظاره‌گرانی که با این زبان‌ها آشنا بودند، می‌توانستند آنها را تشخیص دهند و معنای گفته‌هایشان را درک کنند و بر آن شهادت بدهند. این زبان‌ها با زبان‌های ناشناخته‌ای که در اول قرنتیان ۱۲-۱۴ آمده، تفاوت داشت.
درضمن، تکلم به این زبان‌ها نشان می‌داد که ایشان واقعاً عطای روح‌القدس را دریافت داشته‌اند. می‌توان گفت که به‌نوعی نشانه تعمید به روح‌القدس بود. همچنین، به این نکته نیز باید در حاشیه توجه داشت که در کتاب اعمال رسولان، هر بار که به تجربهٔ تعمید روح‌القدس همراه با تکلم به زبان‌ها اشاره شده، پای رسولان نیز در میان بوده است. البته از این نکته نمی‌توان با قطع و یقین به این نتیجه رسید که این اتفاق همیشه فقط به‌دست رسولان یا با حضور ایشان رخ می‌داده است. لااقل تا آنجا که به کتاب اعمال رسولان مربوط می‌شود، این برداشت‌ها صحیح به‌نظر می‌رسند.

تأیید این نتیجه‌گیری از ماجرای سامره

در همین کتاب موردی هست که این برداشت‌ها را تأکید می‌کند. در فصل هشتم کتاب اعمال، مردم سامره پیام انجیل را پذیرفتند و غسل تعمید گرفتند. وقتی پطرس و یوحنا از اورشلیم به سامره رسیدند، بر ایمانداران دست نهادند و ایشان روح‌القدس را یافتند (آیه ۱۹). در میان ایمانداران، جادوگر مشهوری بود به‌نام شمعون. او از این امر چنان در حیرت بود که تصمیم گرفت با دادن رشوه‌ای به رسولان، از ایشان این قدرت را بیابد تا خودش نیز بتواند با نهادن دست بر مردم، ایشان روح‌القدس را بیابند. با توجه به حرفهٔ جادوگری و شعبده‌بازی شمعون، می‌توان نتیجه گرفت که واقعهٔ سخن گفتن به زبان‌ها از سوی ایمانداران چنان پدیدهٔ حیرت‌انگیز و خارق‌العاده‌ای بود که او قادر به تقلید از آن نبود.
به این نکته خوب توجه بفرمایید: اگر ایمانداران به زبان‌های غریبِ غیر بشری سخن می‌گفتند (یعنی اصوات نامفهوم) برای شمعون چقدر ساده می‌بود که عد‌ه‌ای را فراهم آورد و از آنها بخواهد که به‌محض قرار گرفتن دست‌های او بر ایشان، شروع به تولید اصوت نامفهوم کنند و وانمود کنند که دارند مانند ایماندارانِ واقعی به زبان‌ها تکلم می‌کنند. اما گویا موضوع تکلم به زبان‌ها آنقدر آشکار و قانع‌کننده بود که هیچ‌کس نمی‌توانست آن را تقلید کند، حتی باتولید اصوات نامفهوم یا مانند کودکان که به‌راحتی می‌توانند وانمود کنند که مثلاً به انگلیسی تکلم می‌کنند، کاری که اکثر ما در کودکی انجام داده‌ایم!
درضمن، باید به این نکتهٔ مهم توجه داشت که طبق این متن، گویا پولس رسول انتظار داشت که اشخاص به‌هنگام ایمان‌آوردن و بازگشت، روح‌القدس را با نشانه‌ای مشخص و روشن دریافت دارند.

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.