عزیزان، آیا تابهحال برای شما پیش آمده است که دوست داشته باشید یک شخص خاص، یک خادم یا رهبر کلیسا که در ذهن شما جایگاه خاصی دارد و تأثیرات مثبت بسیار در مسیر زندگی ایمانیتان داشته است، برای شما دعا کند؟ احساس و تفکر ما نسبت به دعای آن شخص این است که دعای او با هدایت خدا و بر طبق نیاز ما خواهد بود. حالا بیاییم به این موضوع فکر کنیم که اگر آن شخص عیسی مسیح باشد، چه احساسی به ما دست میدهد؟ قطعاً که وجد و شادمانی و هیجان تمامی وجود ما را فرا میگیرد. بعد از تجربهٔ این احساس خوشایند، سؤالی که ممکن است در ذهن ما بهوجود بیاید، این است که او برای چه موردی دعا خواهد کرد؟ مهمترین موضوع در زندگی ما از دیدگاه او چیست که میخواهد در حضور پدر برای آن دعا کند؟ شاید همین الان خیلی موارد به ذهن من و شما برسد که میتوانیم آنها را یادداشت کنیم.
حالا بیایید با هم نگاهی به انجیل یوحنا باب ۱۷ بیندازیم و ببینیم که دعای عیسی برای شاگردانش و همهٔ پیروانی که بعداً به جُرگهٔ ایمانداران پیوستند، چه بود. اگر چه هر یک از شاگردان شرایط و نیازهای مختلفی داشتند، اما با مطالعهٔ این باب از کلام خدا، بیشترین موردی که عیسی مسیح در دعاهای خود از پدر برای آنها طلبید، «یکبودن» ایمانداران با یکدیگر بود. یکبودنی از جنس تثلیث (آیه ۲۱).
چطور میتوان علیرغم تفاوتهای جنسیتی، فرهنگی و قومی، ضعفها و… به این یکبودن رسید؟ چطور میتوان نوع رابطهای که بین عیسی و پدر است را در روابط خود با دیگر مؤمنین تجربه کرد؟ بهنظر غیرممکن میرسد! اما از طرفی، این دعا از دهان عیسی مسیح به حضور پدر بلند شد. شخصی حکیم و واقع بین. شخصی که از روی احساسات صرف یا خوشبینانه فکرکردن، کلامی را بر زبان نیاورد. او خود به ما یاد داد که دعای ما عباراتی توخالی نباشد. عیسی میتوانست برای مشکلات و بحرانهای شخصی شاگردان، افزایش تعداد ایمانداران یا جاریشدن شفاها و معجزات از دست آنان و… دعا کند. با این حال، با خواندن این باب پی به ارزش اتحاد و یکشدن مؤمنین با یکدیگر میبریم و متوجه میشویم که چقدر این موضوع برای خداوند حائز اهمیت است. عیسی طبق ارادهٔ پدر دعا میکرد. پس در واقع، در این دعا تصویری از قلب و فکر پدر را میبینیم که دوستی و اتحاد خواهران و برادران در بُعد کلیسای جهانی، سبب خشنودی و تحقق ارادهٔ او بر زمین است. این اتحاد نشاندهندهٔ این است که ما فرستادگان خدای صلح و آشتی هستیم.
عیسی مسیح در آیهٔ ۲۳ همین باب، به دو ثمرهٔ اتحاد اشاره میکند. اولین ثمره در این بخش از دعای عیسی است: «چنان کن که آنان نیز کاملاً یک گردند تا جهان بداند که تو مرا فرستادهای.» در واقع، میتوان گفت عیسی اتحاد شاگردان را عامل درک جهانیان از حقیقت فرستادهشدن او از جانب پدر دانسته است. همانطور که میدانیم، یکی از مهمترین اهداف کلیسا نجات جانهای گمشده است. برای انجام این مأموریت به اعضای کلیسا تعلیم داده میشود، برنامهریزی و بودجهبندی صورت میگیرد و ایمانداران بسیاری برای انجام این کار مشتاق هستند. گرچه تمام این اقدامات عالی و مهماند، اما مطابق با این آیه و بنابر دو حکم بزرگ مسیح، علاوه بر اهمیت رابطهٔ ما با خدا، باید با محبت و در «یکدلی» با خواهران و برادران خود زیست کنیم. در ادامهٔ همین آیه، ثمرهٔ دوم اتحاد را میخوانیم که در آن عیسی فرمود: «و ایشان را همانگونه دوست داشتی که مرا دوست داشتی.» در واقع، عیسی درک جهان از عمق محبت خداوند نسبت به فرزندانش را از دیگر ثمرات اتحاد در کلیسا معرفی میکند. شاید با خود فکر کنیم اتحاد اعضای کلیسا چه ارتباطی به این دارد که جهانیان بدانند خدا به همان اندازه که عیسی را دوست داشته، ایمانداران به مسیح را هم دوست دارد. زمانی ما میتوانیم یکدیگر را محبت کنیم که خود مورد محبت واقع شده باشیم. همچنین، زمانی میتوانیم به دیگران ارزش بدهیم که خودمان احساس ارزشمندی کنیم. بنابراین، وقتی جهانیان روابط ایمانداران با یکدیگر را میبینند که چطور به یکدیگر عشق ورزیده، یکدیگر را خدمت میکنند، پی به سرچشمهٔ آن میبرند که آنها را از عشق خود اغنا کرده و آن، همانا خداوندِ محبت است.
در مقالهٔ بعدی ضمن تعریف معنای اتحاد، بر طبق نمونههایی از کتاب مقدس، به بعضی از راههای ایجاد سازگاری و وحدت با یکدیگر میپردازیم.