مسیحیان از تمام فرقهها و فرهنگها، جشنها و اعیاد بهخصوصی را در تقویمهای خود تعیین کرده و گرامی میدارند. برخی از این اعیاد، مثل کریسمس یا عید قیام، جشنهای مهمی هستند و مربوط به مهمترین وقایع زندگی مسیح میباشند. دیگر عیدها، میتوانند مختص یک فرقه، فرهنگ یا کلیسایی خاص باشند. در این سری مقالات، در تلاش خواهیم بود تا برخی از مشهورترین اعیاد (نه مهمترین عیدها از نظر الهیاتی!) و ویژگیهای آنها را بدون هرگونه جانبداری، بررسی کنیم.
در این جشن، تقدیم عیسای مسیح در معبد و همینطور مراسم تطهیر مادرش، مریم باکره، جشن گرفته میشود. متن اصلی این واقعه، روایتی است که در لوقا ۲:۲۲-۴۰ میخوانیم. در این بخش از کلام خدا، با داستان تقدیم عیسی روبهرو میشویم، یعنی جایی که شمعون و حنّای پیر با خداوند ملاقات و در مورد او نبوت کردند. رابطۀ این داستان با تطهیر مریم باکره را نیز میتوان در لاویان ۱۲ مشاهده کرد، یعنی جایی که اعلان شد زنان جوان باید ۳۳ روز بعد از ختنه (یا به عبارت دیگر، ۴۰ روز بعد از تولد نوزاد)، برهای را بهعنوان قربانی تمامسوز و جوجه کبوتری را بهعنوان قربانی گناه، تقدیم نمایند. اگر بخواهیم مانند کلیساهای غربی، از تقویم گریگوری استفاده کنیم، این جشن در تاریخ ۲ فوریه برگزار میشود. البته برخی کلیساهای لوتری در سوئد و فنلاند، این جشن را در یکشنبۀ بین دوم تا هشتم فوریه برگزار میکنند. در کلیساهایی که ایام تجلی را در تقویم عبادتی خود دارند، جشن نذر شمع گاهی نشاندهندۀ پایان ایام تجلی است. البته گاهی نیز ایام جشن تجلی تا جشن قیام، ادامه پیدا میکند.
بسیاری از مسیحیان از فرقههای سنتیتر (مانند کاتولیکهای رومی یا اسقفیها) شمعی را در این روز به کلیسا میآورند تا تقدیس شوند. سپس این شمعها در طول سال عبادی نمادی از عیسای مسیح خواهند بود؛ مخصوصاً اینکه آنها این حقیقت را به ما یادآور میشوند که عیسی، نور جهان است (یوحنا ۸:۱۲). مفهوم نور، به ملاقات عیسای نوزاد با شمعون در هنگام تقدیم او در معبد اشاره دارد. در این ملاقات، شمعون پیر سرودی میخواند که یکی از سرودهای محبوب پرستشی است و با کلمات «حال خادمت را به سلامت مرخص میفرمایی»، آغاز شده و در آن به عیسی بهعنوان «نوری برای آشکارکردن حقیقت بر دیگر قومها» اشاره میشود.
جشن نذر شمع در کلیسای ارتدکس شرق، بر اساس تقویم جولیان و در تاریخ ۱۵ فوریه جشن گرفته میشود. کشیشان شمعها را با آب مقدس برکت میدهند و مراسم شکرگزاری نیز برای زنانی که تازه فارغ شدهاند، در این روز برگزار میشود. این مراسم ریشه در جشنی دارد که تطهیر مریم باکره را گرامی میدارد. هر زنی که در روزهای نزدیک به این جشن فارغ شده باشد، برکت میگیرد و برایش دعا میکنند. این سنت در غرب (کلیساهای کاتولیک رومی و پروتستان)، بهسرعت در حال رنگ باختن است. این در حالی است که در کشورهایی با حضور پُررنگ کلیسای کاتولیک رومی، این جشن با ظهور و تجلیهای مریم باکره مرتبط دانسته میشود.
جشن تقدیم که بعدها بهعنوان جشن نذر شمع شهرت یافت، با وجود آنکه در بیشتر کلیساها یا فرهنگهای مدرن آنقدرها محبوبیت ندارد، اما یکی از قدیمیترین اعیاد مسیحی است و قدمت آن به اوایل قرن چهارم میلادی؛ یا حتی بسیار پیش از آن نیز میرسد. در کلیسای اولیه، این واقعه همراه با مراسم حرکت دستهجمعی و قرائت لوقا ۲:۲۲-۳۸ همراه بوده است. اهمیت اولیۀ این جشن را نیز میتوان با سرود شمعون پیر مرتبط دانست، یعنی همان سرودی که تا به امروز نیز در پرستشهای بسیاری از کلیساها باقی مانده است. این جشن در زمان طاعون سال ۵۴۱ میلادی، یعنی هنگامی که امپراتور ژوستینین حکومت میکرد، اهمیت خاصی پیدا کرد.
در بسیاری از فرهنگهای مسیحی، جشن نذر شمع فرصت دوبارهای-پس از جشن تجلی- برای جمعآوری زینتهای کریسمس است. خوردن پنکیک در این روز نیز یکی از سنتهایی است که در بخشهایی از اروپا رواج دارد. با اینحال، در بخشهایی از جهان مانند اروپا و آمریکای جنوبی، این جشن بهجای آنکه مفهوم جهانی و شناختهشدۀ خود را داشته باشد، با خرافات بهخصوصی آمیخته شده است. به همین دلیل بود که اصلاحگرهای قرم شانزدهم با آن سر مخالفت گذاشته بودند. این روز در جهان پیش از مسیحیت، نقطۀ میانی بین اعتدال بهاره و کوتاهترین روز سال بود، یعنی دقیقاً در میانۀ زمستان قرار میگرفت. این به آن معناست که از نظر سنتی، این روز با پیشبینیهای آبوهوایی ارتباط داشته است. در ایالات متحدۀ آمریکا، گاهی این روز را «روز موشخرما» نیز نامیدهاند، زیرا بر اساس سنتهای آلمانی، موشخرماها در این روز از خواب زمستانی بیدار میشوند تا آب و هوا را بررسی کنند.