نان روزانه

دیوارهای جدایی بین جوامع هر چقدر هم که بلند باشند، اما باز هم فرصت‌هایی پدیدار خواهند شد که طی آنها طرفین با یکدیگر روبه‌رو ‌شوند و انسانیت مشترکشان، بتواند تبدیل به بستر ویژه‌ای برای ارتباط شده و شاید هم؛ راه‌حل‌هایی برای مشکلات فی‌مابین یافت شود. تصمیم مادر موسی برای گذاشتن او در سبد به معنای تمایل او به ارتباط‌برقرار‌کردن با مصریان نبود، بلکه از این سبد، فقط به‌عنوان مخفیگاهی برای دور‌کردن فرزندش از دید همگان استفاده کرد. در عین‌حال، با این کار، به‌نوعی از فرمان وحشتناک فرعون نیز زیرکانه (و حتی کنایه‌آمیز) فرمان‌برداری کرده بود. با این‌حال، این سبد تبدیل به محل ملاقات مصریان و عبرانیان شد، زیرا رنج یک نفر به دلسوزی منجر شد، دلسوزی به توجه و توجه نیز تبادلاتی پایدار میان دو جامعه به ارمغان آورد، اما دایرۀ تأثیرش آن‌قدر بزرگ بود که هر دو طرف را به‌شکل برگشت‌ناپذیری تغییر داد.
زندگی دختر فرعون طوری با دقت طراحی و تنظیم شده بود که صدای گریه و فریاد قوم ستمدیدۀ اسرائیل هرگز به گوشش نمی‌رسید. اما این فریادها به‌صورت غافلگیرانه‌ای وارد دنیای او شدند و او نیز با مهرورزی به آنها پاسخ داد. علاوه بر این، او بلافاصله تشخیص داد که با وجود تمام ثروت و امکاناتی که در اختیار داشت، قادر به مراقبت از این طفل نیست: کمک برای این نوزاد باید توسط عبرانیان تأمین می‌شد. بنابراین، او فقط می‌بایست پا پس گذاشته و کارها را به عبرانیان می‌سپرد.

آیا اطراف شما، کسی هست که در رنج باشد، اما صدای گریه و فریادش به گوش شما نرسد؟ آیا امروز می‌توانید صدای فریادی را بشنوید که شما را به دلسوزی فرامی‌خواند؟ آیا فراخوانده شده‌اید تا دست‌به‌کار شده، در بخشی از این مسئولیت شریک شوید؟ البته نه به تنهایی، بلکه با دیگران؛ از جمله، آنانی که فریادشان را شنیده‌اید.

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.