ایام روزه
هفتهٔ مقدس
شب عید پاک
هوشع پیوسته همسرش جومِر را که نمایندهٔ قوم بیوفای اسرائیل است، به توبه دعوت میکند. او با بزرگواری ضمایر جمع را به کار میگیرد: «بیایید نزد خداوند بازگردیم… بیایید خداوند را بشناسیم.» اصل ماجرا این است که اسرائیلیان معتقد بودند تا وقتی که میتوانند به معبد برگردند و در مراسم واجب شرکت کنند، مهم نیست که چه اعمالی از آنان سر بزند. خدا در کتاب هوشع میگوید موضوع اصلی وفاداری حقیقی به راههای خدا و داشتن شناخت شخصی از خداست، نه اجرای مراسم.
در شب عید پاک ما کمکم از حال و هوای قربانی عظیم جمعهٔ صلیب بیرون میآییم و میکوشیم تا درک کنیم چه اتفاقی افتاده است. در واقع، ما در عیسی شاهد وفاداری حیرتانگیز او به دعوتش برای اعلام پادشاهی خدا و زیستن با ارزشهای آن بودهایم. او از ابتدا تا انتها محبت به خدا و همسایه را بهدرستی نشان داد. او درسهای هوشع را آموخته بود. محبت مقدم بر هر چیز است.
آیا این خطر وجود دارد که اسیر صورت ظاهر و تشریفات خاص زندگی کلیسایی خود شویم و بیش از «محبت پایدار» و «شناخت خدا» به این آداب و رسوم توجه نشان دهیم؟ در این آخر هفته جایی برای حواشی نیست، فقط به حقیقت محوری صلیب توجه خواهیم کرد و این اطمینان شادیبخش را داریم که «پس از دو روز ما را احیا خواهد کرد و در روز سوم ما را بر خواهد خیزانید».
دعای امروز
ای خداوند!
به ما که در مرگ پسرت و نجاتدهندهمان عیسای مسیح
تعمید یافتهایم،
عطا کن که پیوسته خواستههای شریرانهمان را به دست مرگ بسپاریم
و با او دفن کنیم؛
باشد که از قبر و دروازهٔ مرگ بگذریم
و به شادی رستاخیز درآییم؛
به شایستگی او
که برای ما مرد و دفن شد و از نو برخاست،
پسرت عیسای مسیح، خداوند ما.
مطالعهٔ کتاب مقدس
هوشع ۶:۱-۶
«بیایید نزد خداوند بازگردیم، زیرا او ما را دریده است، اما شفایمان خواهد داد؛ او ما را مجروح کرده است، اما زخمهایمان را خواهد بست. پس از دو روز ما را احیا خواهد کرد، و در روز سوّم ما را بر خواهد خیزانید، تا در حضور او زیست کنیم. بیایید خداوند را بشناسیم، و به جِدّ و جهد در پی شناخت او باشیم. طلوع او همچون فجرْ یقین است، و بر ما همچون باران خواهد آمد، همچون باران بهاری که زمین را سیراب میکند.» ای اِفرایِم، با تو چه کنم؟ ای یهودا، با تو چه کنم؟ محبت تو مانند ابر صبحگاهی است، و همچون شبنم که بهزودی میگذرد. پس من ایشان را به واسطۀ انبیا قطعه قطعه کردم، و به سخنان دهانم ایشان را کشتم، و داوری من بر شما همچون نور ساطع میشود. زیرا محبت را میپسندم نه قربانی را، و معرفت خدا را، بیش از قربانیهای تمامسوز.
مزمور ۱۴۲
به آوای خود نزد خداوند فریاد برمیآورم؛ به آوای خود از خداوند التماس میکنم. گلایۀ خود را به حضور او میریزم و تنگیهای خود را نزد او بیان میکنم. آنگاه که روح من در اندرونم مدهوش میشود، تویی که راه مرا میدانی. در راهی که در آن گام میزنم، برایم دامی نهفتهاند. به جانب راست من بنگر و ببین که کسی مرا در نظر نمیآورد؛ پناهگاهی برایم باقی نمانده، و کسی در فکر جان من نیست. خداوندا نزد تو فریاد برمیآورم، و میگویم، «تویی پناهگاه من، و قسمت من در دیار زندگان.» به فریاد من توجه کن، زیرا که بسیار درماندهام. مرا از آزاردهندگانم برهان، زیرا که از من نیرومندترند! جان مرا از زندان به در آور، تا نام تو را سپاس گویم. پارسایان دور مرا خواهند گرفت، زیرا که تو بر من احسان خواهی کرد.
یوحنا ۲:۱۸-۲۲
پس یهودیان در برابر این عمل او گفتند: «چه آیتی به ما مینمایانی تا بدانیم اجازۀ چنین کارها را داری؟» عیسی در پاسخ ایشان گفت: «این معبد را ویران کنید که من سه روزه آن را باز بر پا خواهم داشت.» یهودیان گفتند: «بنای این معبد چهل و شش سال به طول انجامیده است، و حال تو میخواهی سه روزه آن را بر پا کنی؟» لیکن معبدی که او از آن سخن میگفت پیکر خودش بود. پس هنگامی که از مردگان برخاست، شاگردانش این گفتۀ او را به یاد آورده، به کتب مقدّس و سخنان او ایمان آوردند.