شاید در نگاه اول خیلی به چشم نیاید، اما عیسی در اینجا همان تعلیمی را دنبال میکند که پیشتر در فصل ۲۱ آغاز کرده بود و در یکشنبهٔ گذشته، آن را قرائت کردیم. اگر این قسمت را سطحی بخوانیم، ممکن است تصور کنیم که این مَثَل، بهطرز حیرتانگیزی ناجوانمردانه است: چرا باید کسی زحمت دعوت افراد را به به خود بدهد و بعد، آنان را تنها به این دلیل که لباس مناسبی ندارند، محکوم و مجازات کند؟ ما نیز ممکن است از روی ناشیگری، لغزش بخوریم و آرزو کنیم که ای کاش این مَثَل به شکل متفاوتی روایت شده بود!
با اینحال، اگر چنین آرزویی تحقق مییافت، نکتهٔ مهم و حیاتی مَثَل از دست میرفت. منظور عیسی این بود که صرفاً قبولکردن دعوت و حضوریافتن در مهمانی کافی نیست. رهبران مذهبی زمان عیسی اعتقاد داشتند که همهچیز را میدانند و چیز بیشتری برای آموختن وجود ندارد. آنها فقط در مهمانی «حضور داشتند». سخنان عیسی هشداری است برای مسیحیان تا در این دام گرفتار نشوند.
بیشتر تعالیم عیسی به این نکته اشاره داشته و این حقیقت را به شکلهای مختلف بیان میکرد: برخی بذرها در زمین سنگلاخ افتادند، خشک شدند، زیرا ریشهٔ عمیق نداشتند (لوقا ۸:۶،۱۳). شاخههای تاک نیاز به هرس دارند تا ثمر بیاورند، اما شاخههایی که میوه نیاورند بریده شده و در آتش افکنده خواهند شد (یوحنا ۱۵:۱-۱۶). کسی که قنطارهایش را در زمین پنهان کرده بود، همان که در ابتدا داشت را نیز از دست داد (متی ۲۵:۲۵،۳۰). بله، همه به این مهمانی دعوت شدهاند، اما این دعوتی برای راکدماندن نیست، بلکه بازبودن و رشد را میطلبد.