سالروز پطرس رسولدر کتاب اعمال رسولان، ماجرای کُرنِلیوس و پطرس با دقت تمام ثبت شده است. نخست، رؤیایی را که کرنلیوس دید میخوانیم و بعد رؤیای پطرس را. سپس پطرس را در سفرش به قیصریه دنبال میکنیم. میبینیم که بیانات پطرس در اثر فرو ریختن روحالقدس بر غیریهودیان گسسته میشود. سپس در فصل یازدهم از همین کتاب، پطرس تمام ماجرا را بار دیگر بهخاطر رسولان و ایمانداران یهودیه بیان میکند.
در این آیات و نیز در فصل ۱۵ از کتاب اعمال، کلیسای اولیه مهمترین تصمیم خود را اتخاذ میکند: و آن اینکه فیض خدا در عیسای مسیح، نه فقط به یهودیان، بلکه به غیریهودیان نیز عطا شده است. مسیحیت باید تبدیل به ایمانی برای تمام جهان میشد، نه اینکه شاخهای از یهودیت باشد. در این ماجرا، کرنلیوس به کلیسا پذیرفته میشود، اما کسی که بازگشت میکند، پطرس است.
نام پطرس، در بهترین حالت، تا حدی طنزآمیز است. او بیشتر از آنکه صخره باشد، سنگلاخ بود. مسیح را انکار کرد. رهبری بود که آمادگی آن را داشت تا ذهن و دلش در اثر فیض خدا دگرگون شود. قدرت و انعطافپذیری او ناشی از این بود که با وجود شکستهای علنیاش، میتوانست به حالت اولیهٔ خود برگردد و بار دیگر برخیزد و بعد از آن، بهاندازهٔ کافی احساس امنیت بکند تا شیوهٔ کار خدا را تشخیص دهد.
روز گرامیداشت پطرس ما را فرا میخواند تا بر توانایی خود تأمل کنیم و ببینیم که آیا میتوانیم با وجود قصوراتمان در زندگی به پیش برویم، بهعنوان رهبرانی مجروح بار دیگر بایستیم و با شهامت خدمت رهبری را بهجا بیاوریم. سالروز او ما را دعوت میکند تا بر این نکته تأمل کنیم که چگونه با وجود انتقادها، شجاعانه وظیفهٔ رهبری را بهجا آوریم و اهداف خدا را تشخیص دهیم.