نان روزانه

در دنیای باستان، فروتنی خوار ‌شمرده می‌شد، چرا که نشانۀ ضعف و ناتوانی به حساب می‌آمد. اما پادشاهی خدا از ارزش‌هایی کاملاً متفاوت برخوردار است. در این پادشاهی، راهِ نشان دادن رهبری همانا خم شدن برای خدمت کردن است.

ما زمانی وارد این ماجرا می‌شویم که عیسی ردا از تن به در کرده و کاری را انجام داده بود که از یک غلام انتظار می‌رفت، یعنی شستن پای حضار. او نشان داده بود که عمل اصیل و واقعی مسیحی مانند چیست! این عمل مانند خدمت نوکرمآبانه است. آنچه عمل عیسی را چشمگیرتر می‌سازد، اینست که او آن را در زمان پیروزی انجام نداد، آن زمان که انجامش به نسبت آسانتر است، بلکه در شرایطی ناخوشایند، در زمانی که می‌دانست چیزی نمانده به او خیانت شود.

آن شب، محبتی بزرگوارانه بر کار عیسی حاکم بود، اما در ضمن، فراخوانی دشوار نیز در آن وجود داشت. او نشان داده بود که مفهوم خادم بودن چیست، زیرا از پیروانش انتظار داشت همان کار را انجام دهند. از آنانی که فیض او را دریافت کرده‌اند، انتظار زیادی می‌رود. لازم است ما نیز که می‌خواهیم در خدمت به عیسی سودمند باشیم، هر «ردایی» را که نشانۀ ظاهری برتری است، از تن در آوریم. فروتن ساختن خویشتن شامل از میان برداشتن هر چیزی است که باعث فاصله گرفتن شما از همنوعانتان می‌گردد، همنوعانی که می‌کوشید خدمتشان کنید. آنچه باید از میان برداشته شود، گاه نیاز به دریافت تحسین و قدرشناسی از دیگران است، یا کنترل کردن نتایج و پیامدها، و گاه نیز اینکه دیگران جایگاه ما را تصدیق کنند و بپذیرند. ما کارمندی نیستیم که چشم به جیره و مواجبش دوخته است. ما خادمینی هستیم که تعهداتی بر دوش دارند. ما هم به سرمشق عیسی نیاز داریم و هم به فراخوان دشوار او، زیرا فروتنی دشوارتر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد.

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.