نان روزانه

این صحنه آکنده است از فیزیکی یا جسمانی بودنِ صرفِ حیات رستاخیز: شغل ماهیگیری، آتشی که با زغال شعله‌ور بود، ماهی پخته و نان. همچنین پُر است از نمادها: توری که پاره نشده بود، تعداد ماهی‌های صیدشده، و خودِ ماهی‌ها. اما آنچه در کانون این ماجرا قرار دارد، تغذیه‌کردن و تغذیه‌شدن است. شاگردان، مانند سایر ظهورهای عیسی در انجیل یوحنا، عیسی را به‌تدریج شناختند. اما در این فصل، تأکید بر دعوت عیسی از ایشان برای صرف غذاست، و نه بر نیاز به گشودن چشم ایمان.
گرچه حال و هوای این ماجرا حکایت از «عشاء ربانی» دارد، اما فاقد نکات مربوط به شام آخر است که در سایر انجیل‌ها یافت می‌شود. عیسی شاگردان را با نان و ماهی تغذیه کرد. گرچه پیش از آنکه شاگردان صید خود را به ساحل بکشند، ماهی بر آتش در حال پخت بود، اما باز هم مقداری از ماهی‌های صیدشده به سفره اضافه شد. این ما را به یاد معجزهٔ خوراک دادن به پنج هزار نفر می‌اندازد که طی آن، پسر کوچکی مواد اولیه را تأمین کرد. این نکته ارتباطی را برقرار می‌سازد با کلمه‌ای که عیسی برای ایشان به‌کار برد، یعنی «ای فرزندان». تورهای در حال انفجار، بعد از شبی پرزحمت و بی‌ثمر، بازتابی است نه فقط از فراوانی‌ای که عیسی فراهم می‌سازد، بلکه یادآور دعوتی است که از شاگردان به‌عمل آمد، همان‌طور که در انجیل لوقا ذکر شده است.

ما در مقام شاگرد، از سوی عیسی دعوت شده‌ایم و تغذیه می‌شویم. ما نیز نیاز داریم وقتی را صرف کنیم تا بنشینیم و با او خوراک بخوریم، همچنین با یکدیگر، تا ما نیز برای کار پادشاهی خدا تغذیه گردیم.

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.