نان روزانه

زمانی که محصل بودم، یکی از میسیونرهایی که در شرق دور خدمت می‌کرد، به مدرسهٔ ما آمد. نام او نیک بود. من اصلاً نمی‌دانستم که میسیونر به چه کسی می‌گویند؛ حتی دقیقاً نمی‌دانستم که مسیحی بودن یعنی چه. کسی که آن روز دیدم، فردی الهام‌بخش، اما بسیار خسته بود. نور ایمان را به‌وضوح در وجودش می‌دیدم، اما به نظر می‌رسید دیگر رمقی برایش باقی نمانده.
من همان‌قدر که مطمئن هستم همهٔ ما برای فعالیت میسیونری خوانده نشده‌ایم، اطمینان دارم که برای خستگی و فرسودگی نیز خوانده نشده‌ایم. با این‌حال، فکر می‌کنم بسیار مهم است یاد آنانی را که برای پیروی از عیسی از همه‌چیز خود گذشتند، گرامی بداریم.

به بیان پولس توجه کنید: او در مورد دویدن، مجاهده و ریخته‌شدن حرف می‌زند. او تیموتائوس را کسی می‌داند که به دنبال منفعت خویش نیست، بلکه خالصانه به فکر دیگران است. او از اپافرودیتوس نیز سخن می‌گوید که برای کار مسیح تا سرحد مرگ رفت. پولس دربارهٔ زندگی عملی در مسیحی صحبت می‌کند که می‌بخشد و می‌بخشد تا اینکه دیگران دریافت کنند.

اکثر ما احتمالاً بیش از آنچه تصور می‌کنیم، علاقه‌‌مند آسایش خود هستیم. ما انتظار داریم صندلی‌های راحت و سیستم‌های گرمایش و سرمایشی در کلیسا داشته باشیم. اگر در اینترنت به نظری بربخوریم که با ما موافق نباشد، احساس می‌کنیم نسبت به ما توهین و بدرفتاری شده است. اما چگونه بود که پولس و اطرافیانش، چنین دیدگاهی داشتند، که اساساً متفاوت با تجربهٔ ما بود؟ ما امروزه چه کاری می‌توانیم انجام دهیم تا به چنین دیدگاهی برسیم و در میان نسل حاضر، مانند ستارگان برای جهان خودمان بدرخشیم؟
گاهی به این فکر می‌کنم که نیک کجاست و چند نفر به‌خاطر زندگی او، در مسیح حیات دارند. پس حقیقتاً «چنین کسان را گرامی بدارید.»

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.