این بحرانی هولناک خواهد بود، «چنان مصیبتی روی خواهد داد که مانندش از آغاز عالم… روی نداده.». یگانه امید ما در این واقعیت نهفته است که خدا «آن روزها را کوتاه (خواهد کرد)». این صحنهای است تکاندهنده، و لازم است به آن توجه کنیم. میتوانیم نابودی هر چیزی را تصور کنیم که یهودیان مؤمن به آن متکی بودند. چنانچه اورشلیم و معبد از میان بروند، دیگر مرکزیت قوم یهود نخواهد توانست پا بر جا بماند، و همه چیز از هم فرو خواهد پاشید. آنچه اهمیت دارد، مقیاس و میزان این بحران است، چیزی که در تصور نمیگنجد.
اما جای تعجب نیست که اکثر خوانندگان میخواهند فوراً به جزئیات بپردازند، اینکه «دقیقاً» چه روی خواهد داد، و در چه زمانی. آن عبارت عجیب، یعنی «مکروهِ ویرانگر»، توجه را به گذشته، به کتاب دانیال و به هتْکِ حرمت معبد در سال ۱۶۷ پیش از میلاد معطوف میسازد. آیا مرقس میخواهد تصور کنیم که این اتفاق بار دیگر رخ خواهد داد؟ آیا عیسی رویدادی را نبوت میکند که بههنگام محاصرۀ اورشلیم توسط «تیتوس»، ژنرال رومی، در سال ۷۰ میلادی تحقق خواهد یافت؟
تمام اینها بسیار جالب هستند، اما باید در مقابل وسوسۀ مباحثه در مورد پیامدها ایستادگی کنیم. ما وقت برای جزئیات نداریم، وقت «برای برگرفتن قبای خود» نیست. مسیح هشدار میدهد که مسیحیان کاذب، آیات و عجایب به ظهور خواهند آورد، اما نباید به آنها توجهی کرد. نباید درگیر نگاه به تاریخ گذشته شویم، گرفتار نگریستن به عمق جام جهاننما. مسیح از ما میخواهد که هوشیار باشیم، و به آنچه به ما گفته شده، دقت کنیم. چیزی نو در حال آغاز شدن است، چیزی که مستلزم حداکثر تلاش و هوشیاری مطلق ما خواهد بود.