در روایت لوقا، یهودا شیطانی ظاهر میشود. لوقا برای آنکه نشان دهد او اسیر نیروهای شریر است، زبان کائنات را بهکار میگیرد. شاید همین دایرهٔ واژگان است که ما را از یهودا دور کرده است. پس از سالها همسفری با عیسی، آموختن از او و مشارکت با او در زندگی، تصور این که به همان شیوهٔ یهودا رفتار کنیم و با ترک شاگردی وفادارانه، با بیپروایی خیانت کنیم، سخت است.
و با این همه، یهودا در روشهایی که امروزه بیشترین تأثیر را بر مردم میگذارند، فرد موفقی بود: او هم از نظر مالی و هم از نظر سیاسی موفق بود. او در مورد پول زرنگ بود؛ گرچه همانطور که یوحنا میگوید، فریبکار نیز بود. او برای رسیدن به هدفش، نیروهای سیاسی زمانش را ماهرانه بازی داد. شاید این امر باعث شود تا در این تأمل کنیم که آیا یهودا را بیش از آنچه در ابتدا فکر میکردیم، درک میکنیم؟
یهودا نه تنها ویژگیهای شیطانی، بلکه غرایز انسانی را نیز به نمایش میگذارد. کدامیک از ما بهعنوان شاگردان عیسی بارها از او کناره نگرفتهایم و سرخورده و بیتاب، آرزو نکردهایم که راهش را رها کنیم و راه خودمان را برویم؟ جستوجوی انسانیت در یهودا مانع از آن میشود که شرارت را خیلی دور از زندگی خود بدانیم. یهودا یادآور ضعف شاگردی است، و چنان که متن ادامه مییابد، میبینیم که حتی برای او نیز بر سر میز جایی هست.