ما میتوانیم برای نیمۀ دوم فصل ۲۱ انجیل متی، عنوان «عیسی و افراد کراهتآمیز» را در نظر بگیریم، زیرا با مطالعۀ این بخش، با لبریزشدنِ صبر خداوند نسبت به چیزها و کسانی روبهرو میشویم که در تحقق هدفی که در خلقتشان وجود داشت، شکست خورده یا حتی در مقابل آن مقاومت و مخالفت میکنند. محبتی که به اندازۀ عشق عیسی مبرم و حقیقی است، هر کس و هر چیز مخالف با آن را رد میکند. این حتی شامل درخت انجیر بیثمر نیز میشود که در آیات پیش از این بخش، به آن اشاره شده بود (آیات ۱۸-۲۲). محبت باعث میشد درختان انجیر برای گرسنگان انجیر بیاورند و زمانی که درخت محصول نیاورد، دیگر فایدهای نخواهد داشت.
محبت یحیای تعمیددهنده را بر آن داشت تا اسرائیل را به توبه دعوت کند- و عیسی نیز ضرورتی نمیبیند تا استدلالهای نظری در باب منشأ و طبیعت اقتدار را برای کسانی که در مقابل دعوت یحیی مقاومت میکردند، توضیح دهد. (آیات ۲۵-۲۷)
تمام اینها در نهایت، در مَثَل دو پسر، جمعبندی میشوند. شاید بتوان گفت که این دو پسر میتوانستند در سریال «کشیشِ دیبلی» نقشهایی را بر عهده بگیرند! یکی از آنها در ابتدا میگوید: «نه، نه، نه!» اما بعد توبهکارانه، در عمل بله میگوید. در حالی که دیگری ابتدا بلهگویان است، اما در عمل، نه میگوید. در این بخش، نفر دوم در خطر لبریزشدنِ صبر عیسی قرار دارد، در صورتی که پسر اول – که از نه لفظی یا مقاومت به بلۀ عملی یا اطاعت برگشته بود – جایی را در مزرعهٔ خداوند خواهد یافت که محصولاتش به فراوانی رشد میکنند.
مطالعهٔ کتاب مقدس
متی ۲۱:۲۳-۳۲
آنگاه عیسی وارد معبد شد و به تعلیم مردم پرداخت. در این هنگام، سران کاهنان و مشایخ قوم نزد او آمدند و گفتند: «به چه اجازهای این کارها را میکنی؟ چه کسی این اقتدار را به تو داده است؟» عیسی در پاسخ گفت: «من نیز از شما پرسشی دارم. اگر پاسخ گفتید، من نیز به شما میگویم با چه اقتداری این کارها را میکنم. تعمید یحیی از کجا بود؟ از آسمان یا از انسان؟» آنها بین خود بحث کردند و گفتند: «اگر بگوییم از آسمان بود، به ما خواهد گفت، ”پس چرا به او ایمان نیاوردید؟“ و اگر بگوییم از انسان بود، از مردم بیم داریم، زیرا همه یحیی را پیامبر میدانند.» پس به عیسی پاسخ دادند: «نمیدانیم.» عیسی گفت: «من نیز به شما نمیگویم با چه اقتداری این کارها را میکنم. «نظر شما چیست؟ مردی دو پسر داشت. نزد پسر نخست خود رفت و گفت: ”پسرم، امروز به تاکستان من برو و به کار مشغول شو.“ پاسخ داد: ”نمیروم.“ امّا بعد تغییر عقیده داد و رفت. پدر نزد پسر دیگر رفت و همان را به او گفت. پسر پاسخ داد: ”میروم، آقا،“ امّا نرفت. کدامیک از آن دو پسر خواست پدر خود را به جا آورد؟» پاسخ دادند: «اوّلی.» عیسی به ایشان گفت: «آمین، به شما میگویم، خَراجگیران و فاحشهها پیش از شما به پادشاهی خدا راه مییابند. زیرا یحیی در طریق پارسایی نزد شما آمد امّا به او ایمان نیاوردید، ولی خَراجگیران و فاحشهها ایمان آوردند. و شما با اینکه این را دیدید، تغییر عقیده ندادید و به او ایمان نیاوردید.
مزمور ۲۵:۱-۸
خداوندا، جان خود را به سوی تو برمیافرازم؛ ای خدای من، بر تو توکل میدارم؛ مگذار سرافکنده شوم، و دشمنانم بر من فخر کنند. آری، کسی که برای تو انتظار بکشد هرگز سرافکنده نخواهد شد؛ کسانی سرافکنده خواهند شد که بیسبب خیانت میورزند. خداوندا، راههای خویش را بر من بنما، و طریقهای خود را به من بیاموز! مرا در راستی خود سالک گردان و مرا بیاموز، زیرا که تو خدای نجات من هستی؛ همۀ روز، منتظر تو هستم! خداوندا، رحمت و محبت خود را به یاد آر، زیرا که آنها از ازل بوده است. گناهان جوانیام را به یاد میاور، و نه نافرمانیهایم را! بر حسب محبت خود مرا یاد کن، بهخاطر نیکویی خود، ای خداوند. خداوند نیکو و راست است؛ از این رو، راه را بر گمراهان مینماید.
حزقیال ۱۸:۱-۴، ۲۵ تا آخر
کلام خداوند بر من نازل شده، گفت: «مقصود شما از آوردن این مَثَل دربارۀ سرزمین اسرائیل چیست که میگویید: ”پدران غوره میخورند، و دندان فرزندان کُند میشود“؟ خداوندگارْ یهوه میفرماید، به حیات خودم قسم که از این پس در اسرائیل این مَثَل را نخواهید آورد. اینک همۀ جانها از آنِ من است؛ جانهای پدران همانند جانهای پسران از آن من است، و هر جانی که گناه کند، همان خواهد مرد... «اما شما میگویید: ”راه خداوندگار منصفانه نیست!“ پس اکنون ای خاندان اسرائیل بشنوید: آیا راه من است که منصفانه نیست یا راههای شما؟ وقتی شخص پارسا، از پارساییاش برگردد و مرتکب شرارت شود، به سبب آن خواهد مرد؛ آری، او به سبب شرارتی که مرتکب شده، خواهد مرد. به همینسان، اگر شخص شریر از شرارتی که کرده، برگردد و به انصاف و پارسایی عمل کند، جان خود را زنده نگاه خواهد داشت. از آنجا که او همۀ نافرمانیهایی را که مرتکب شده، ملاحظه کرده و از آنها برگشته است، بهیقین زنده خواهد ماند و نخواهد مرد. اما خاندان اسرائیل میگویند: ”راه خداوندگار منصفانه نیست!“ ای خاندان اسرائیل، آیا راههای من است که منصفانه نیست یا راههای شما؟ «پس ای خاندان اسرائیل، خداوندگارْ یهوه میگوید، من هر یک از شما را بر حسب اعمالش داوری خواهم کرد. توبه کنید و از تمامی نافرمانیهای خود بازگشت نمایید، تا شرارت موجب سقوط شما نشود. همۀ نافرمانیهایی را که مرتکب شدهاید، از خود به دور افکنید و قلبی نو و روحی تازه برای خود فراهم کنید! ای خاندان اسرائیل، چرا بمیرید؟ زیرا، خداوندگارْ یهوه میگوید، من از مرگ هیچکس خشنود نمیشوم؛ پس بازگشت کنید و زنده مانید.»
فیلیپیان ۲:۱-۱۳
پس اگر در مسیح دلگرمید، اگر محبت او مایۀ تسلی شماست، اگر در روحْ رفاقت دارید، و اگر از رحم و شفقت برخوردارید، بیایید شادی مرا به کمال رسانید و با یکدیگر وحدتنظر و محبت متقابل داشته، یکدل و یکرأی باشید. هیچ کاری را از سَرِ جاهطلبی یا تکبّر نکنید، بلکه با فروتنی دیگران را از خود بهتر بدانید. هیچیک از شما تنها به فکر خود نباشد، بلکه به دیگران نیز بیندیشد. همان طرز فکر را داشته باشید که مسیحْ عیسی داشت: او که همذات با خدا بود، از برابری با خدا به نفع خود بهره نجست، بلکه خود را خالی کرد و ذات غلام پذیرفته، به شباهت آدمیان درآمد. و چون در سیمای بشری یافت شد خود را خوار ساخت و تا به مرگ، حتی مرگ بر صلیب مطیع گردید. پس خدا نیز او را بهغایت سرافراز کرد و نامی برتر از همۀ نامها بدو بخشید، تا به نام عیسی هر زانویی خم شود، در آسمان، بر زمین و در زیر زمین، و هر زبانی اقرار کند که عیسی مسیحْ ’خداوند‘ است، برای جلال خدای پدر. پس ای عزیزان، همانگونه که همیشه مطیع بودهاید، نه تنها در حضور من، بلکه اکنون بسی بیشتر حتی در غیابم، نجات خود را ترسان و لرزان به عمل آورید؛ زیرا خداست که با عمل نیرومند خود، هم تصمیم و هم قدرت انجام آنچه را که خشنودش میسازد، در شما پدید میآورد.