داوران ۳۷:۶
اینک من در خرمنگاه، پوست پشمینی میگذارم و اگر شبنم فقط بر پوست باشد و بر تمامی زمین خشکی بود، خواهم دانست که اسرائیل را بر حسب قول خود به دست من نجات خواهی داد.
جدعون
آیا درست بود که جدعون از خدا نشانهای بخواهد؟ آیا او از روحالقدس پر نبود؟ مگر قبلاً صدای خدا را نشنیده بود؟ دیگر چه میخواست؟ این واقعیت که خدا درخواست جدعون را اجابت نمود، بدین معنا نیست که با کاری که کرد موافق بوده است اما خدا به ضعفهای انسانی ما واقف است و با ما مطابق با صبر الهی رفتار میکند. این خداست که برای ملاقات ما میشتابد و ما را در همان جایی که هستیم، ملاقات مینماید. بنابراین آیا «پوست پشمین گذاشتن» و بارها و بارها طلب نشانه کردن کار درستی است؟ خدا کلام خود را به ما بخشیده تا برای راههای ما نور و برای پایهای ما چراغ باشد (مزمور ۱۰۵:۱۱۹). اگر کلام خدا اراده خدا برای زندگی ماست، پس او با کلامش ما را راهنمایی خواهد کرد. این نه جادو است و نه عملی اسرارآمیز. معنایش این است: راه رفتن با خدا. هر که از او پیروی نماید، با وی همنشینی کند و کلامش را نگاه دارد خدا هم وی را به جمیع راستی هدایت خواهد نمود.