نان روزانه

اول تسالونیکیان ۲۴:۵

او که شما را فرامی‌خواند، امین است و این را خواهد کرد.

موسی

خدا موسی را برای بیرون آوردن قومش از مصر آماده کرده بود، اما آیا خود موسی هم مایل به پذیرش این تکلیف بود؟ نه، او مایل نبود. موسی پنج‌بار با خدا جر و بحث کرد. هر پنج‌بار هم خدا به او وعده‌ای داد. چهل سال پیش، موسی آنقدر به خودش اطمینان داشت که با یقین کامل تصور می‌کرد می‌تواند با قوت خویش قوم اسراییل را برهاند.
اکنون او احساس حقارت و عدم کفایت می‌کرد. به خدا گفت که فاقد وجهه و نفوذ لازم است: «من کیستم؟»؛ که فاقد پیام است: «بدیشان چه گویم؟» او کاملاً متقاعد شده بود که مردم باورش نخواهند کرد: «خواهند گفت یهوه بر تو ظاهر نشده است.» او فهرستی بلند بالا از ناتوانایی‌ها به خدا تقدیم کرد، اما به‌جای اینکه خدا از تصمیمش منصرف شود، از دست موسی خشمگین شد. این عادت همیشگی خداست؛ هرگاه فرزندانش بخواهند او را صرفاً بدین بهانه که صلاحیت و کفایت لازم را ندارند، محدود سازند، خشمگین می‌شود. «نه آنکه خود کفایت داشته باشیم… بلکه کفایت ما از خداست» (دوم قرنتیان 5:3). هنگامی که او را فرامی‌خواند، تواناییش را هم می‌بخشد. دیگر جایی برای گلایه کردن نیست، تنها باید توکل نمود. هرگاه خودم تلاش می‌کنم، شکست می‌خورم. هرگاه توکل می‌کنم، او پیروزی می‌بخشد.

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.