امثال ۶:۳
در همه راههای خود او را بشناس و او طریقهایت را راست خواهد گردانید.
علی سوگو
مردم بیشتری به انجیل عیسای مسیح علاقهمند شدند و خداوند را پذیرفتند. آنها نه تنها متحمل آزمایشها و سختیهای بسیار گردیدند، بلکه تدارکات خداوند را در موضوعات بزرگ و کوچک نیز تجربه نمودند. از جمله کسانی که تدارک الهی را تجربه کردند، زوج مسیحی پیری بودند که روزی با ماشینشان به گردش رفته بودند که ماشین بهطرز خطرناکی شروع به لرزیدن و تاب خوردن کرد. لنگ لنگان ماشین را به توقفگاه کنار جاده آوردند و برادر… متوجه شد که ماشین پنچر شده است. در خودرو لاستیک زاپاس هم نداشتند. در آن جزایر کمتر کسی پیدا میشد که زاپاس داشته باشد حال چه میبایست بکنند؟ آنها خود را در جادهای متروک و در میان ناکجاآباد یافتند.
خواهر… گفت: «بیا برای این موضوع دعا کنیم. پدر آسمانی ما از مشکلمان خبر دارد. بیا از او کمک بخواهیم.»
بله، اعانت ایشان از جانب خداوند آمد (مزمور ۱۲۱). یک مسیحی دیگر از راه رسید که با خود یک لاستیک زاپاس داشت! (معجزه اول) اما… هیچ کدام جک نداشتند. « خداوندا بهخاطر لاستیک از تو ممنونیم، لطفاً کسی را که جک داشته باشد بفرست.» کمی بعد، یک کامیون پر از آدم کنارشان توقف کرد. آنها پرسیدند: « کمکی از دست ما برمیآید؟» «ما پنچر کردهایم و یک تایر زاپاس داریم، اما جک نداریم.» مردان گفتند: «مسألهای نیست. ما آن را برایتان عوض میکنیم.» بیش از ده مرد از کامیون پایین پریدند و ماشین کوچک را با دستانشان بلند کردند و در هوا نگه داشتند و یکی هم تایر پنچر را عوض کرد (معجزه دوم). چند دقیقه بعد، دسته کارگران کوموری، شاد و خندان به پشت کامیون پریدند و در حالی دست تکان میدادند، از آنجا دور شدند. آیا آنها کوموری بودند… یا فرشته؟ فرشتگانی که خدا فرستاده بود؟