در قسمت دوم، به راههایی را برای کمک به قربانیان خشونت خانگی پرداختیم و توضیح دادیم که چرا باید سعی شود تا تمرکز بیشتر به فرد باشد تا به حوادث. در این قسمت، به نقش و اهمیت گوشدادن همچنین، نحوهٔ راهنمایی و دادن راهکار میپردازیم.
چگونه باید گوش کرد؟
باید دانست که گوشکردن و چگونه گوشکردن یک حرفه و هنر است. گوشکردن تنها شنیدن سخن فرد نیست، بلکه حلاجی و بررسی شنیدهها، بهطور خودآگاه یا ناخودآگاه در ذهن است. زمانی که انسانی تجربهٔ زندگی افراد (چه دردناک و چه خوشآیند) را میشنود، این تجربهها بر روی پنج ناحیه از شخصیتش تأثیر میگذارند. زمانی که انسان در جایگاه شنونده قرار میگیرد، تنها گوشهای او نیستند که کار میکنند، بلکه همهٔ این پنج ناحیه بهکار گرفته میشوند. بنابراین، شنونده باید آماده باشد که در حین شنیدن بر احساسات، افکار و رفتارش هم کنترل داشته باشد. این کار دور از دسترس نیست، اما احتیاج به تمرین دارد. بسیار مهم است که شنونده قبل از گفتوگو دعا کرده، از روح خدا بخواهد در طول صحبتش با قربانی او را هدایت کند.
اگر شنونده تجربهٔ مشابهی با قربانی نداشته باشد، ولی کماکان افکار و احساسات منفی را تجربه کند، درگیر اختلال استرس در شخص دوم (Secondary Traumatic Stress Disorder) که اصطلاحی در در روانشناسی است، میگردد. به این معنی که استرس یا احساسات فرد بحرانزده در فرد شنونده نیز تأثیر گذاشته و میتواند او را از لحاظ احساسی و عاطفی تحت تأثیر قرار داده، دچار بحران سازد. برای جلوگیری از تراوش و ازدیاد افکار منفی و تأثیرات آن، شنونده باید در حالی که گوشمیدهد خودش را نیز بسنجد. برای آگاهی بیشتر از این موضوع، شنونده میتواند در زمینهٔ خودآگاهی یا خودشناسی مطالعاتی داشته باشد. همچنین، شنونده باید سعی کند در این زمینه از شخصی که توانایی و دانش بیشتری دارد کمک گرفته و راهنمایی بخواهد.
آیا فرد قربانی باید در محل خشونت بماند یا اینکه آنجا را ترک کند؟
در قسمت بالا اشاره شد که قربانی را نباید مجبور به ترک خانه کرد. معمولاً افرادی که در شرایط سخت خشونت خانگی قرار دارند، امنیتشان از جهات مختلف میتواند در خطر باشد، بهخصوص افرادی که خود و فرزندانشان مدام در معرض ضربوشتم قرار دارند. علاوه بر ضربوشتم، ممکن است فردی از لحاظ مالی افراد خانه را در مضیقه و در معرض خشونت قرار دهد، یا اینکه فردی دائماً همسر و اهل خانه را مورد خشونت کلامی قرار دهد. در درسهای گذشته، به چرخهٔ خشونت خانگی اشاره شد و گفته شد که چگونه این چرخه میتواند بارها و بارها ادامه یابد.
یکی از راههای کمک به قربانی و به فرد خشونتگر، این است که فرد قربانی برای مدتی محل خشونت که در اکثر مواقع خانهٔ آنها میباشد را ترک کند. شخص قربانی تا زمانی که در صحنهٔ بازی خشونت قرار دارد، نمیتواند با خود واقعیاش روبهرو گردد، اما زمانی که به محل دیگری برود، فرصت خواهد یافت که به خودش توجه کرده، صدمات وارده را با چشمان بازتری ببیند. این موضوع به او کمک خواهد کرد که تصمیمات درستی بگیرد و قدمهای مناسبی را برای زندگیاش بردارد.
مرحلهٔ ترک محل خشونت، مرحلهٔ بسیار حساسی است و نمیتواند آنی و ناگهانی اتفاق بیفتد. اما در در صورتی که فرد قربانی و خصوصاً بچهها در خطر جانی قرار داشته باشند، باید این کار را کرد و به فرد قربانی و خانوادهٔ او کمک کرد تا محل را ترک کرده، به جای امنی منتقل شوند. دراینباره میتوان به قربانی کمک کرد تا مسئله را به پلیس گزارش دهد. در موارد دیگر نمیتوان فرد قربانی را مجبور به ترک خانه کرد و فرد باید خودش تصمیم بگیرد. درغیراینصورت، او یا به محل باز خواهد گشت، یا شما را مقصر اتفاقات بعدی خواهد دانست.
همانطور که در بالا اشاره شد، فرد قربانی یا میترسد، یا وابستگی کاذب به فرد خشونتگر دارد، یا از لحاظ مالی در مذیقه است. البته، این فرد میتواند همهٔ موارد را همزمان تجربه کند. شما میتوانید به او کمک کنید تا اوضاع و شرایطش را درک کند و بسنجد. مثلاً، از او پرسیده شود: «اگر زمانی احتیاج شد به جایی پناه ببری، کجا رو انتخاب میکنی؟» این سؤال سبب میشود که فرد در ذهنش موضوع را مرور کرده، امکانات و احتمالات را بسنجد و شروع به برنامهریزی کند.
میتوان از او خواست تا شرایطش را بر روی کاغذ بنویسد. سپس، آن را بخواند. بعد باید از او پرسیده شود: «اگر بهجای من اینجا نشسته بودی و کسی این کاغذ رو بهت داد، چه پیشنهادی بهش میدادی؟» این سؤال به او کمک میکند وقایع و حوادث زندگیاش را دوباره بهصورت مصور مرور کند. به این معنی که دیگر وقایع تنها در ذهن او ساکن نیستند، بلکه آنها بهصورت منظم روی کاغذ آورده شدهاند و قربانی آنها را در جلوی چشمانش دارد.
در بعضی از مواقع، قربانی یا قربانیان در معرض خطر بیشتری قرار دارند. همانطور که در درسهای قبل ذکر شد، فرد خشونتگر فردی است کنترلگر و چون قربانی یا قربانیان از کنترل او خارج شدهاند، ممکن است در صدد برآید که به آنها صدمه بزند. این مرحله بسیار حساس است و قبل از تصمیمگیری، باید همهٔ جوانب را در نظر گرفت. مسائل بسیار مهم و حیاتیای وجود دارند که در صورت تصمیم به ترک خانه، باید در نظر گرفته شوند:
- پیداکردن محل امن؛
- مدرسهٔ بچهها؛
- محل کار فرد قربانی (در صورت شاغل بودن)؛
- خانوادهٔ قربانی که ممکن است مورد اذیت قرار بگیرند.
پیشنهاد دوستانه
اگر افراد از علم مشاوره یا روانشناسی آگاهی لازم را ندارند، پیشنهاد این است که سعی کنند شنونده باشند و فرد مقابل را دلداری دهند، بهنحوی که درک کند افراد به او توجه دارند، اما مشورت خاصی به قربانی ندهند. زمانی که گفتوگوی دو طرف تمام شد، باید از یک فرد متخصص کمک گرفته شود. اگر برای فرد قربانی امکان رفتن نزد مشاور یا روانشناس وجود ندارد، افراد میتوانند با کمک و راهنمایی مشاور یا روانشناس به او کمک کنند.
در بخش چهارم که قسمت پایانی این مبحث میباشد، دربارهٔ کمک به فرد خشونتگر صحبت خواهیم کرد.