مزمور ۱:۶۹- ۴
خدایا مرا نجات ده! زیرا آبها به جان من درآمده است. در خلاب ژرف فرو رفتهام، جایی که نتوان ایستاد. به آبهای عمیق درآمدهام و سیل مرا میپوشاند. از فریاد خود خسته شدهام و گلوی من سوخته و چشمانم از انتظار خدا تار گردیده است. آنانی که بی سبب از من نفرت دارند، از موهای سرم زیادهاند و دشمنان ناحق من که قصد هلاکت من دارند، زور آورند. پس آنچه نگرفته بودم، رد کردم.
خواهر ماریا
اینها سخنان داوود، مرد موافق دل خدا، اما پادشاه فراری اسرائیل است که در حال گریختن از دست دشمنانش به حضور خدا فریاد برمیآورد. او چه در مواقع آرامش و چه در هنگام جفا خدا را میخواند. زمانی که در زندان بودم، اغلب به این آیات میاندیشیدم. همین طور هشدارهای عیسی را به یاد میآوردم که میفرماید: «و اما دربارهی خودتان باید بهوش باشید، زیرا شما را به محاکم خواهند سپرد و در کنیسهها خواهند زد و به خاطر من در حضور والیان و پادشاهان خواهید ایستاد تا در برابر آنان شهادت دهید… پس هرگاه شما را گرفتار کنند و به محاکمه کشند، پیشاپیش نگران نباشید که چه بگویید، بلکه هر آنچه در آن زمان به شما داده شود، آن را بگویید، زیرا گوینده شما نیستید، بلکه روحالقدس است.» (مرقس ۹:۱۳- ۱۱). بسیار خوشحالم که پیش از افتادن به زندان بسیاری از آیات کتاب مقدس را از بر کرده بودم، زیرا هنگامی که نوبت من فرا رسید تا برای مسیح آزار ببینم، همین آیات بودند که به راستی در آن شرایط سخت مرا سرپا نگه داشتند. «کلام مسیح به دولتمندی در شما ساکن شود.» (کولسیان ۱۶:۳). اگر چنین است، پس آیهی پیش از آن را هر روزه تجربه خواهید کرد: «صلح مسیح بر دلهایتان حکمفرما باشد… و شکرگزار باشید.» (کولسیان ۱۵:۳).