تکلم به زبانها پدیدهای است که امروزه مسیحیان از هر فرقه و شاخهای با آن آشنایی دارند. آنانی که به زبانها تکلم میکنند، معتقدند که برکتی خاص را طبق «تعلیم صریح» کتابمقدس از خدا دریافت داشتهاند و آنانی که چنین تجربهای را ندارند، یا خود را از این برکتی خاص محروم میشمارند، یا آن را تحقیر میکنند یا آن را از خدا نمیدانند. به هر حال، واقعیت این است که مسئلهٔ تکلم به زبانها برای مسیحیتِ روزگار ما تبدیل به معضلی شده که باید پاسخی برای آن یافت.
هدف ما در این مقاله این است که پیش از هر چیز از تعلیم کتابمقدس در این زمینه دقیقاً آگاهی بیابیم، اما تا آنجا که ممکن است، بهدور از تعصب و بهدور از افراط و تفریط. امیدواریم خدا در این امر ما را هدایت فرماید و مؤید سازد. سپس، میکوشیم به این امر بپردازیم که آیا معتقدان به تکلم به زبانها در ادعاهای خود محق هستند یا نه؛ و اگر هستند، تا چه حد.
پیروان نهضتهای پنطیکاستی و کاریزماتیک بهگونهای راسخ بر این باورند که آنچه میکنند، دقیقاً ادامهٔ راه رسولان و کتاب اعمال رسولان و کلاً مسیحیت دورهٔ عهدجدید است. بنابراین، بهترین نقطه برای آغاز بررسی تعلیم کتابمقدس، خصوصاً عهدجدید در این زمینه میباشد.
طرح مسئله
در کتاب اعمال رسولان، در سه مورد مشخص ذکر شده که مسیحیان اولیه، بههنگام دریافت روحالقدس، به زبانهای بیگانه سخن میگفتند. به شهادت تاریخ کلیسا، این پدیده تا حدود اواخر عهد رسولان و نیز قرن اول میلادی ادامه داشت، اما از قرن دوم میلادی بهتدریج از میان رفت. تا اینکه در سالهای نخستین قرن بیستم، بین سالهای ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۹، نهضت جدیدی از لوسآنجلس در آمریکا بهوجود آمد. آنها این عقیده را ترویج میکردند که هر ایماندار باید تجربهٔ دیگری علاوه بر تجربهٔ توبه و ایمان و غسل تعمید بهدست آورد، بهنام «تعمید روحالقدس» و یگانه نشانهٔ آن، تکلم به زبانها است. این نهضت که بر تقدس و بشارت تأکید زیادی میگذارد، خیلی سریع در سراسر جهان انتشار یافت و به نهضت پنطیکاستی مشهور گشت.
در دهههای ۶۰ و ۷۰ قرن بیستم، این نهضت به کلیساهای سنتی، نظیر کلیسای انگلیکن و کاتولیک راه یافت. امروزه در میان کاتولیکها، تعداد بسیاری از مسیحیان، ضمن پایبندی به عقاید سنتی خود، این پدیده را نیز تجربه کردهاند. در دهههای ۸۰ و ۹۰ قرن بیستم نیز جریانات جدیدی بهوجود آمدند، نظیر «نهضت وینیارد» که معتقد به عطاهای روحالقدس، از جمله تکلم به زبانها میباشند، اما تکلم به زبانها را یگانه نشانهٔ تعمید روحالقدس بهشمار نمیآورند، بلکه آن را صرفاً یکی از عطاهای روحالقدس (مذکور در اول قرنتیان ۱۲-۱۴) میدانند.
در نتیجه، باید از هماکنون این دو نهضت را از یکدیگر متمایز کنیم: یکی نهضت پنطیکاستی است که معتقد است که ایمانداران باید برکت دومی را بهنام تعمید روحالقدس تجربه کنند و یگانه نشانه آن، تکلم به زبانها است و دیگری، انواع نهضتهای کاریزماتیک است که معتقدند ایمانداران میتوانند امروزه انواع عطاهای فوقطبیعی روحالقدس، از جمله زبانها را تجربه کنند. در نظر اینها، تکلم به زبانها، یگانه نشانهٔ پری روحالقدس نیست. پیروان این دو نهضت ممکن است با یکدیگر تداخل بیابند.
البته، ناگفته نماند که طبق اصول اعتقادی این نهضتها، هیچ ایمانداری نیست که روحالقدس در او حضور و سکونت نداشته باشد. همهٔ این نهضتها میپذیرند که هر که به مسیح ایمان میآورد، در اثر کار الزامآورِ روحالقدس میتواند به ایمان بیاید، اما معتقد هستند که ایماندار باید از «برکت دوم» نیز برخوردار شود.
این نکته را باید تذکر داد که همهٔ مسیحیان در تمام دورههای تاریخ کلیسا، معتقد به تعمید به روحالقدس بودهاند، اما به شهادت تاریخ کلیسا، این تجربه را همزمان میدانستند با توبه و ایمان، یا با غسل تعمید، یا با نهادن دستهای کشیش بر سر ایماندار بعد از غسل تعمید. امروزه، در کلیساهای سنتی نیز همین روال ادامه دارد. در نتیجه، هیچ فرقهٔ مسیحی را نمیتوان یافت که به تعمید روحالقدس اعتقاد نداشته باشد.
حال باید دید که کتابمقدس در زمینهٔ تکلم به زبانها بهعنوان یگانه نشانهٔ تعمید روحالقدس چه میگوید. آیا ایمانداران باید امروز نیز مانند زمان رسولان بههنگام دریافت روحالقدس، به زبانها تکلم کنند؟ آیا تکلم به زبانها امری است اساسی و حیاتی؟ زبانها چه نقشی در زندگی روحانی ایماندار ایفا میکنند؟ این زبانها چه هستند، زبانهای انسانی یا زبانهای فرشتگان؟
با این مقدمات، به بحثی تفصیلی در مورد مسئله زبانها در کتابمقدس و در روزگار خود میپردازیم.