نان روزانه

کلام امروز: لوقا ۸:‏۱-‏۳ | مطالعهٔ کتاب مقدس: مزمور ۳۰مزمور ۳۲اول سموئیل ۱۶:‏۱۴ تا آخر

سالروز گرامیداشت مریم مجدلیهزنان ایماندار کمتر به‌عنوان شخصیت‌های برجسته در تاریخ کلیسا مورد تصدیق قرار نگرفته‌اند. تصویری که ما از مریم مجدلیه در ذهن داریم و در اثر قرن‌ها شمایل‌نگاری‌های نادرست از وی شکل گرفته‌ است، می‌تواند بس فراتر از تصویر یک توبه‌کار در حال طلب بخشایش باشد. او زنی بود حائز اهمیت که لوقا برای او شخصیتی کلیدی در نهضت عیسی قائل است.

گسترهٔ مساعدت مریم زمانی مشخص‌تر می‌گردد که بدانیم او زنی بود متعلق به زمان خودش. با این حال، لوقا در کنار دوازده شاگرد مرد، از این زن به‌عنوان عضوی از زنان مهمی یاد می‌کند که از عیسی و خدمتش با امکانات مالی خود حمایت می‌کردند. او نه فقط زنی بود صاحب مکنت، بلکه قادر بود با استفاده از امکانات خود، ابتکارها و اقداماتی چشمگیر در جهت تأمین نیازهای این نهضت به‌عمل بیاورد، نهضتی که به‌سرعت گسترش می‌یافت.

هر فرد، در هر نسل، باید دعوت خود را به انجام برساند. من چه کاری از دستم بر می‌آید؟ من به‌عنوان یک زن یا یک مرد چه عطیهٔ خاصی دارم که وارد عمل سازم و باعث اشاعهٔ خبر خوش گردم؟ جایگاه اجتماعی من هرچه باشد، می‌توانم یقین بدارم که کار منحصر به فردی برای من هست که باید به انجام برسانم، کاری که اگر من انجام ندهم، هرگز انجام نخواهد پذیرفت.

در فرهنگی که اشخاص مشهور و رهبران جلوه‌فروش مورد پرستش قرار دارند، به‌آسانی می‌توان کار آن ستون‌ها و ارکان را کم‌ارزش تلقی کرد- ارکانی که بسیاری از آنها زن هستند- که بدون آنها، کار خدا امروزه، خیلی سریع متزلزل شده، با شکست مواجه خواهد شد. چه انگیزه‌ای شما را به جلو سوق می‌دهد تا مساعدت و سهم منحصر‌به‌فرد خودتان در زمینهٔ خبر خوش را عملی سازید؟

دعای امروز

ای خدای قادر مطلق،
که پسرت، مریم مجدلیه را به صحّت و سلامت روانی و جسمانی بازگردانید،
و او را فراخواند تا شاهد رستاخیزش باشد:
گناهان ما را ببخشای و با فیض خود، ما را صحّت و شفا ببخش،
تا بتوانیم در قدرتِ حیات قیام‌کردهٔ او، تو را خدمت کنیم؛
هم‌او که با تو زنده است و سلطنت می‌کند،
در اتحاد با روح‌القدس،
یک خدا، اکنون و تا ابدالآباد.

مطالعهٔ کتاب مقدس

لوقا ۸:‏۱-‏۳

پس از آن، عیسی شهر به شهر و روستا به روستا می‌گشت و به پادشاهی خدا بشارت می‌داد. آن دوازده تن نیز با وی بودند، و نیز شماری از زنان که از ارواح پلید و بیماری شفا یافته بودند: مریم معروف به مَجدَلیّه که از او هفت دیو اخراج شده بود، یوآنّا همسر خوزا، مباشر هیرودیس، سوسن و بسیاری زنان دیگر. این زنان از دارایی خود برای رفع نیازهای عیسی و شاگردانش تدارک می‌دیدند.

مزمور ۳۰

خداوندا، تو را تمجید می‌کنم، زیرا که مرا بالا کشیدی، و نگذاشتی دشمنانم بر من شادی کنند. ای یهوه خدای من، نزد تو فریاد کمک برآوردم و مرا شفا بخشیدی. خداوندا، تو جان مرا از هاویه برآوردی؛ و مرا از میان آنان که به گودال فرو می‌روند، زنده ساختی. ای سرسپردگان خداوند، او را بسرایید؛ نام قدوس او را بستایید! زیرا خشم او دمی بیش نمی‌پاید، اما لطفش همۀ عمر را در بر می‌گیرد؛ شبی ممکن است سراسر به گریه بگذرد، ولی صبحگاهان شادمانی رخ می‌نماید. و اما من، در آسودگی خود گفتم: «هرگز جنبش نخواهم خورد.» خداوندا، آنگاه که لطف تو شامل حالم بود، کوهِ مرا در قوّت استوار گردانیدی؛ اما چون روی از من نهان کردی، هراسان گشتم. خداوندا، تو را می‌خوانم؛ نزد تو، ای خداوندگار، فریاد التماس بلند می‌کنم: «در مرگ من چه سودی است، و در فرو رفتنم به گودال چه فایده؟ آیا خاک تو را خواهد ستود؟ آیا از امانت تو خبر خواهد داد؟ خداوندا، بشنو و مرا فیض عطا فرما؛ خداوندا، یاور من باش.» تو شیون مرا به رقص بدل کردی؛ پلاس را از تنم به در آوردی و مرا به شادی پوشانیدی، تا همۀ وجودم تو را بسراید و خاموش نماند. ای یهوه خدای من، تو را جاودانه شکر خواهم گزارد.

مزمور ۳۲

خوشا به حال آن که عِصیانش آمرزیده شد، و گناهش پوشانیده گردید. خوشا به حال آن که خداوند خطایی به حسابش نگذارد و در روحش فریبی نباشد. هنگامی که خاموشی گزیده بودم، استخوانهایم می‌پوسید از ناله‌ای که تمام روز برمی‌کشیدم. زیرا دست تو روز و شب بر من سنگینی می‌کرد؛ طراوتم به تمامی از میان رفته بود، بسان رطوبت در گرمای تابستان. سِلاه آنگاه به گناه خود نزد تو اعتراف کردم و جرمم را پنهان نداشتم. گفتم: «عِصیان خود را نزد خداوند اعتراف خواهم کرد»؛ و تو جرمِ گناهم را عفو کردی. سِلاه از این رو، باشد که هر پیروِ سرسپردۀ تو در زمانی که یافت می‌شوی به درگاهت دعا کند؛ حتی اگر آبهای بسیار سیلان کند، هرگز بدو نخواهد رسید. تو مخفیگاه من هستی؛ تو مرا از تنگی حفظ خواهی کرد، و با غریو رهایی احاطه‌ام خواهی نمود. سِلاه تو را بصیرت خواهم آموخت، و به راهی که باید رفت ارشاد خواهم کرد؛ و در حالی که چشمم بر توست، تو را مشورت خواهم داد. همچون اسب و قاطر بی‌فهم مباش، که تنها به افسار و لگام مهار می‌شوند، وگرنه نزدیکت نمی‌آیند. رنجهای شریران بسیار است، اما هر کس را که بر خداوند توکل دارد محبت احاطه خواهد کرد. ای پارسایان، در خداوند شادی کنید و خوش باشید؛ ای همۀ راست‌دلان، بانگ شادی برآورید.

اول سموئیل ۱۶:‏۱۴ تا آخر

و اما روح خداوند شائول را ترک کرد، و روحی پلید از جانب خداوند عذابش می‌داد. پس ملازمان شائول به او گفتند: «اینک روحی پلید از جانب خدا عذابت می‌دهد. سَروَر ما به خدمتگزارانش که در حضورت هستند امر فرماید تا کسی را بجویند که در چنگ نواختن ماهر باشد. چون روح پلید از جانب خدا بر تو آید، او خواهد نواخت و حالت نیکو خواهد شد.» بنابراین شائول به ملازمانش گفت: «مردی که در نواختن چیره‌دست باشد برایم یافته، نزد من آورید.» یکی از خادمان پاسخ داد: «اینک از پسران یَسای بِیت‌لِحِمی یکی را دیده‌ام که در نواختن چیره‌دست است. مردی است شجاع و جنگاور، سخنوری است حکیم و خوش‌سیما، و خداوند با اوست.» پس شائول قاصدان نزد یَسا فرستاد و گفت: «پسرت داوود را که همراه گوسفندان است، نزد من بفرست.» یَسا نیز الاغی با باری از نان و مَشکی شراب و بزغاله‌ای گرفته، با پسرش داوود نزد شائول فرستاد. داوود نزد شائول رفت و به خدمت او درآمد. شائول او را بسیار دوست می‌داشت و داوود سلاحدار وی شد. پس شائول برای یَسا پیغام فرستاده، گفت: «بگذار داوود در خدمت من بماند، زیرا که از او خشنودم.» پس هرگاه روح پلید از جانب خدا بر شائول می‌آمد، داوود چنگ به دست می‌گرفت و می‌نواخت. آنگاه شائول آرامش می‌یافت و حالش نیکو می‌شد، و روح پلید او را ترک می‌کرد.

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.