در تمام این آیات، دو تصویر در هم تنیده شدهاند که هر دو ریشه در آیین تعمید دارند. تصویر اول، به موضوع مرگ و رستاخیز مربوط میشود. بههنگام تعمید، شخص داوطلب در آبهای مرگ فرو میرود و برای حیاتی تازه در مسیح، بر میخیزد. این مرگ رویدادی است که یک بار برای همیشه صورت میگیرد («زیرا مُردید»؛ آیهٔ ۳)، اما دعوتی دائمی برای تقدّس نیز هست («پس، هرآنچه را در وجود شما زمینی است، بکُشید»؛ آیهٔ ۵).
به همین شکل، رستاخیز و حیات نو پیشاپیش آغاز شده است. انسان جدید «در معرفت حقیقی، بهصورت آفرینندهٔ خویش، نو میشود» (آیهٔ ۱۰). ما به جلو چشم دوختهایم، به روزی که «همراه او، با جلال ظاهر خواهیم شد» (آیهٔ ۴).
تصویر دوم در خصوص تعمید، ازتنبهدرکردن یک لباس و بهتنکردن لباسی دیگر است. بههنگام تعمید، شاگرد از آب بیرون میآید، جامههای کهنه را از تن به در میآورد و جامهای تازه و سفید دریافت میکند. این تصویر عمیق، عمقی بیشتر مییابد. بر اساس رسالهٔ کولسیان، «آن انسان قدیم را با کارهایش از تن به در آوردهاید، و انسانِ جدید را در بر کردهاید». درآوردن لباسهای کهنه و کثیف یک چیز است. محبت مسیح چنان به لایههای عمیق وجودمان نفوذ میکند که بتوانیم شفا یابیم و احیا شویم.
هر ایماندار فقط یک بار تعمید میگیرد، اما قدرت و نماد تعمید ما، وقتی میکوشیم در مسیح زندگی کنیم، هر روز بر ما تأثیر میگذارد. هر روز برای آن است که برای انسان قدیم بمیریم و برای حیاتی نو بیدار شویم. هر روز برای آن است که لباسهای کهنه و کثیف را کنار بگذاریم و انسان جدید را در بر کنیم.