رابرت لوئیس استیونسون میگفت که «امیدوارانه سفرکردن، بهتر است از رسیدن به مقصد». با اینحال، قوم اسرائیل هنگام سرگردانی در بیابان، چنین روحیهای نداشتند. سفر ما در ایام روزه، آشکارا هدفی را دنبال میکند -اینکه باید در جمعةالصلیب با آمادگی کامل، خود را به پای صلیب برسانیم.
اما چگونه آماده شویم تا با روشهایی جدیدتر و عمیقتر وارد رازهای مصائب و قیام مسیح شویم؟ این حقیقت که ما در مرگ و در قیام مسیح با او متحد شدهایم، چیزی نیست که یک بار و برای همیشه اتفاق بیفتد، بلکه حقیقتی است که باید آن را دوباره و دوباره و هرچه بیشتر، در طول حیات مسیحی خود کشف کنیم.
در ایام روزه، ما به سفری از جنس تعمق دعوت میشویم: اکنون چه کسی هستیم؟ در طول ۱۲ ماه گذشته، به چه شکل در مسیح رشد کردهایم؟ و مخصوصاً اینکه، هنوز چه چیزهایی کم داریم؟ برای آموختن، شفاگرفتن، نجاتیافتن و تبدیلشدن باید به کجا برویم؟ امسال باید چه چیزهایی را به پای صلیب بیاوریم؟
شاید ما نیز مانند قوم اسرائیل نیاز داریم تا ناگهان بهوسیلۀ شکستهای زندگی ایمانی خود، متوقف شویم.
اما خبر خوش این است که آنچه خدا در فهرست کارهای ما قرار میدهد، در فهرست کارهای خودش نیز هست. هرچه بیشتر جرأت کنیم زندگی خود را نزد مسیحِ مصلوب که چون مار برنجین برافراشته شد، بیاوریم، بیشتر بهواسطۀ حیات قیامکردۀ او تبدیل خواهیم شد.