عیسی استاد مجادلات و مباحثات بود. در اینجا با دو معما روبهرو میشویم، دو سؤال که برای بهدامانداختن او طراحی شده بودند. نقشهای مرگبار با جدیت در کار بود. نخستین سؤال در بهترین حالت، با نوعی تملق همراه با سوءنیت پرسیده شد.
اما عیسی نیز حکمتش را آشکار کرد. نخستین پاسخ او تکلیف پرسش در مورد وفاداریاش به دولت یا خدا را روشن کرد. این دو مسئله با هم ناسازگار نیستند، بلکه یکی از آنها درون دیگری جای میگیرد. قرار نیست شاگردان مسیح، این دنیا یا واقعیتهای سیاسی را متعصبانه کنار گذاشته و رد کنند. آنان میتوانند در مورد میزان سهم قیصر بحث و قضاوت کنند، اما چالش بزرگتر، تشخیصدادن این مسئله است که چه چیز سهم خداست.
عیسی در پاسخ به پرسش دوم، مناقشهٔ بنیادین بزرگتری را فرومینشاند: اینکه آیا زندگی، بعد از مرگ نیز ادامه خواهد یافت؟ آیا قرار است رستاخیزی وجود داشته باشد؟ صدوقیان معتقد بودند که زندگی نمیتواند پس از مرگ ادامه داشته باشد. در این صورت، تناقضات و پیچیدگیهای مختلفی بهوجود میآمد. عیسی با این موافق بود. با اینحال، قیام و رستاخیز وجود دارد و در آینده نیز اتفاق خواهد افتاد، اما زندگی ما نظم و شکل متفاوتی خواهد داشت.
مجادله و مناقشه، بخش حیاتی هر خدمت تعلیمی هستند. اگر قرار باشد دیگران را بهسوی حقیقت هدایت کنیم، نمیتوانیم با همه همنظر و موافق باشیم. مباحثه، بخشی از گفتگوی میان کلیسا و جهان است. بحثبرانگیزبودن در تمامی اعصار، بخشی از حیات کلیسا بوده است.
امروز زمانی را به دعا بگذرانید. برای مسائل بحثبرانگیز در کلیسا -خواه محلی، ملی یا بینالمللی- و برای کسانی که درگیر آنها هستند. همچنین برای هوشیاری تیزبینانه، حکمت ژرف و شهامت بیان حقیقت دعا کنید.