نان روزانه

کلام امروز: خروج ۷: ۵ | مطالعهٔ کتاب مقدس: خروج ۷: ۱- ۷

گردن‌کشی فرعون

«و آنگاه که دست خود را بر مصر دراز کنم و قوم خویش بنی‌اسرائیل را از آنجا بیرون آورم، مصریان خواهند دانست که من خداوند هستم

خروج ۷: ۵ 

در حماسهٔ خروج از مصر، ده بلا نشانگر قدرتی است که خدا در راه رهایی قوم خویش از بندگی به‌کار بسته است. این ده بلا در روایات به‌صورت قطعاتی از سرودی بیان شده‌اند و مخالفت سرسختانهٔ فرعون در آن به‌صورت بندگردان پس از هر قطعه تکرار می‌شود. بدین‌سان که می‌فرماید: «خدا دل فرعون را سخت ساخت» (۷: ۲۲، ۸: ۱۵، ۸: ۱۹، …)، بدین معنی که نشان دهد این خداست که دارد این واقعهٔ عظیم و تکرارناشدنی را جهت و سو می‌بخشد.

در روایت بلایای مصر خدا از مبدل شدن آب‌های مصر به خون، بلای وزغ‌ها، پشه‌ها، مگس‌ها، بلای وارد آمده بر مواشی مصریان، بلای دمل‌ها، تگرگ، ملخ‌ها، بلای تاریکی غلیظ و در آخر مرگ نخست‌زاده‌های مصری استفاده نمود تا خروج بنی‌اسرائیل مهیا شود و داوری‌ای باشد برای مصریانی که در برابر شناخت نام عظیم او مقاومت کردند. «و مصریان خواهند دانست که من یهوه هستم» (۷: ۵). این‌گونه داوری نه‌تنها بر مصریان فرود آمد، بلکه در برهه‌ای دیگر بر قوم نیز واقع گردید؛ چرا که سرکشی کردند و سنگدلی نمودند و نخواستند به‌سوی خدای رهانندهٔ خویش بازگشت نمایند. پس، خدا از زبان عاموس نبی به قوم چنین فرمود: «و با را به رسم مصر بر شما فرستادم و جوانان شما را به شمشیر کشتم و اسبان شما را بردند و…  تا همه بدانند یهوه خدای لشکرها اسم او می‌باشد.» (عاموس ۴: ۱۰ و ۱۳)

در رویداد خروج، در پس هر بلا که نازل می‌گشت، چشمان وحشت‌زده و متحیر مصریان و چشمان امیدوار قوم، هر دو به‌سوی آسمانِ خدا بلند می‌شد. آنان از سر ناامیدی و ترس از خدای یهود سخن می‌راندند و قوم از روی امید و انتظاری که رو‌به‌پایان می‌رفت: « اینک مثل چشمان غلامان به‌سوی آقایان خود، و مثل چشمان کنیزی به‌سوی خاتون خویش، همچنان چشمان ما به‌سوی یهوه خدای ماست تا بر ما کرم بفرماید.»

(مزمور ۱۲۳: ۲)

مطالعهٔ کتاب مقدس

خروج ۷: ۵

و آنگاه که دست خود را بر مصر دراز کنم و قوم خویش بنی‌اسرائیل را از آنجا بیرون آورم، مصریان خواهند دانست که من خداوند هستم.

خروج ۷: ۱- ۷

موسی و هارون در حضور فرعون
۱آنگاه خداوند به موسی گفت: «بنگر که تو را بر فرعون خدا ساخته‌ام و برادرت هارون، نبی تو خواهد بود. ۲هرآنچه تو را امر کنم بگو و برادرت هارون آن را نزد فرعون بازگوید تا او بنی‌اسرائیل را از سرزمینش بیرون فرستد. ۳ولی من دل فرعون را سخت خواهم کرد تا آیات و علامات خود را در سرزمین مصر افزون گردانم. ۴با این حال، فرعون به شما گوش نخواهد سپرد. آنگاه بر مصر دست خواهم نهاد و با داوریهای عظیم، لشکرهای خود یعنی قوم خویش بنی‌اسرائیل را از سرزمین مصر بیرون خواهم آورد. ۵و آنگاه که دست خود را بر مصر دراز کنم و قوم خویش بنی‌اسرائیل را از آنجا بیرون آورم، مصریان خواهند دانست که من خداوند هستم.» ۶پس موسی و هارون بر طبق آنچه خداوند بدیشان امر فرموده بود عمل کردند. ۷زمانی که آنها با فرعون سخن گفتند، موسی هشتاد سال داشت و هارون هشتاد و سه سال.

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.