فیلیپس و یعقوب، رسولان مسیحامروز که یاد فیلیپس و یعقوب را گرامی میداریم، تأکید در نامهٔ یعقوب بر توبه را مشاهده میکنیم. ذکر «پراکندگان» در مقدمهٔ نامه، بیانگر این است که هدفی که در شالودهٔ نامه قرار دارد، ترغیب مخاطبین به توبه است. پراکندهشدن مجازاتی بود برای قوم اسرائیل بهخاطر کوتاهی ایشان در محترم شمردن عهد خود با خدا. نامههای قدیمیتر به «پراکندگان» (مثلاً ارمیا ۲۹:۱-۲۳)، به دست شخصیتهای حکومتی در اورشلیم برای جماعتهای «پراکنده» ارسال میشد، با این انتظار که توبه کنند و در پی آن، به موقعیت قبلی خود برگردند. یعقوب میدانست که پیروان مسیح همان اسرائیل نوین هستند. همچنین بر این باور بود که ایشان، مانند اسرائیل باستان، به دام گناهان گوناگون افتادهاند. برای مثال، نامهٔ او بر گناهانی از این دست انگشت میگذارد: بیتوجهی به فقیران، تعظیم و تکریم نوکرمآبانه به ثروتمندان، غیبت و قضاوت در مورد دیگران، و کوتاهی در بهکار بردن ایمان در عمل.
از سوی دیگر، یعقوب آزمایششدن ایمانداران را موضوعی میداند که باید باعث شادی گردد. توضیح کوتاهی که او در پاراگراف اول نامهاش میدهد، در بقیهٔ نامه دنبال نمیشود. آزمایش ایمان منتهی به پایداری میگردد، و پایداری نیز منتهی به کمال و بلوغ. او میافزاید که کمال یعنی اینکه «چیزی کم نداشته باشیم». او به دو نمونه از افرادی اشاره میکند که «چیزی کم دارند»: یکی افراد شکاک که آنقدر بیثبات و متزلزل هستند که چیزی از خداوند دریافت نمیکنند؛ و دیگری ثروتمندان که به چیزی بهغیر از مسیح تکیه و اعتماد میکنند. ما نیز ممکن است کمبودهای خاص خودمان را داشته باشیم.
فقط خداست که میتواند کمال و بلوغی را عطا کند که به ما قدرت میبخشد در برابر چنین آزمایشهایی ایستادگی کنیم. رشد در تکیه به خدا در همهٔ موقعیتها علتی است برای شادی. مسلماً از طریق چنین رشدی است که «تاج حیات» بهدست میآید.