در جهان امروز، اخلاقیات حاکم بر بازرگانی زیر سؤال رفته، چرا که سیستمهای بانکداری جهانی و کل مملکتها در مقابل اصول پرتوانی که عیسی در این مَثَل برجسته ساخته، خود را ناتوان میبینند. در شرایط موجود، افراد زیرک و خودمحور از مسؤولیتهای خود شانه خالی میکنند، و دیْنی سنگین بر دوش مردمان میگذارند، و هیچ اعتنایی به عدل و انصاف یا رفاه جامعه نمیکنند.اگر پول (در متن یونانیِ انجیل، واژۀ «مَمّون» بهکار رفته، واژهای آرامی که به معنی «پول» است.) همان خدایی باشد که مورد پرستش قرار میگیرد، بخش مهمی از مهارتهای انسان صرف طرحریزی سیستمهایی میشود که به بهای فقر بسیاری از افراد، به عدۀ اندکی نفع میرساند. همچنین هر بار که یکی از کارهای ذیل را انجام میدهیم، به بقای بیعدالتی فراگیر کمک میکنیم، کارهایی نظیر فرار از پرداخت مالیات، ادعاهای دروغین برای اخذ خسارت از شرکتهای بیمه، قمار بر سر دستمزد خود، خرید کالاهایی که به دست کارگران استثمار شده ساخته میشود، بیاعتنایی به روشهای مشکوک کاری، قرار دادن ثروتاندوزی بهعنوان هدف زندگی، و دریغ کردن از کمک به فقیران.
ممکن است بکوشیم تا کار خود را موجّه نشان دهیم، اما خودمان میدانیم- و خدا نیز- که راغب نیستیم تمام امکانات خود را در اختیار خدا قرار دهیم. بهجای آن، نیرو و وقت خود را صرف اموری میکنیم که به گونهای سطحی، در ما احساس امنیت و موفقیت ایجاد میکنند. اما در باطن، به پشتیبانی خدا برای فراهم ساختن نیازهای شما اعتمادی نداریم. شاید بهاندازۀ کافی خدا را نمیشناسیم تا باور داشته باشیم که او میخواهد ما برای ابد ثروتمند باشیم- همین الآن.
ثروت حقیقی همان ثمرۀ روح خداست که در دل مردان و زنان خداشناس و صادق شکوفا میگردد. «محبت، شادی، آرامش، صبر، مهربانی، نیکویی، وفاداری، فروتنی و خویشتن داری» (غلاطیان ۵:۲۲-۲۳) را نه میتوان خرید و نه میتوان فروخت، بلکه فقط زمانی فزونی مییابد که خدا در میان پیروان راستین عیسی عمل میکند.