نان روزانه

یادبود رسولان پطرس و پولس یا پطرس رسولهمهٔ مسیحیان نوعی خواندگی دارند، اما چنین خواندگی‌هایی همیشه فوراً قابل تشخیص نیست. اگر دربارهٔ آن بیندیشید، فراخوانِ الهی الگوهای بسیاری دارد. خدا به شیوه‌های غیرمنتظره‌ای نزد ما می‌آید: کودکی در آخور، صدایی اندک، سکوتی شدید، بوته‌ای فروزان. تشخیص همهٔ نشانه‌ها آسان نیست.

امروز کلیسا دو خواندگیِ باورنکردنی را به‌یاد می‌آورد: پولس، آزاردهندهٔ غیور مسیحیان که زندگی‌اش با نوری کورکننده در راه دمشق زیر ‌و‌رو شد و پطرس، ماهیگیری که در آزمونش برای تبدیل‌شدن به «صخره‌ای» که کلیسا بر آن ساخته شد، بیش از کارهای درست، خطا کرد. هیچ‌یک نسب‌نامهٔ نویدبخشی هم نداشتند.

پس این که «خداوند مرا از رَحِم فرا خواند» یعنی چه؟ بی‌شک این به مزاح می‌مانَد. به استناد اشعیا خدا می‌توانست قومی قابل‌اعتمادتر و بهتر را انتخاب کند، اما دعوت آشکار است. صدها سال بعد، این کلمات در بعضی از سخنان عیسی خطاب به شاگردانش طنین‌انداز شد: «شما نبودید که مرا برگزیدید، بلکه من شما را برگزیدم» (یوحنا ۱۵:‏۱۶). به همین دلیل است که رسالت شبیه شغل نیست؛ صرفاً زندگی‌ای است که تسلیم خدا می‌شود.

مانند اشعیا، ما اغلب نمی‌توانیم از حکمت خدا یا استدلالش سر درآوریم. گاه به‌نظر می‌رسد که انگار خدا همچون رهبر ارکستر، ارکستر رسالت را به شیوه‌ای غیرمعمول اداره می‌کند. رسالت اغلب مخفیانه سراغ ما می‌آید. دیگران پیش از ما آن را در ما می‌بینند. درست است که شمار اندکی انوار الهی را دیده‌اند، اما رسالت حقیقی صرفاً چیزی است که وقتی ما بازمی‌ایستیم و رو به‌سوی خدا می‌گردانیم، ظاهر می‌شود.

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.