مزمور ۱:۳۰-۵، ۱۱ و ۱۲
ای خداوند تو را تسبیح میخوانم زیرا که مرا بالا کشیدی و دشمنانم را بر من مفتخر نساختی. ای یهوه خدای من! نزد تو استغاثه نمودم و مرا شفا دادی. ای خداوند جانم را از حفره برآوردی. مرا زنده ساختی تا به هاویه فرو نروم. ای مقدسان خداوند او را بسرایید و به ذکر قدوسیت او حمد گویید! زیرا که غضب او لحظهای است و در رضامندی او زندگانی. شامگاه گریه نزیل میشود. صبحگاهان شادی رخ مینماید. ماتم مرا برای من به رقص مبدل ساختهای. پلاس را از من بیرون کرده و کمر مرا به شادی بستهای. تا جلالم تو را سرود خواند و خاموش نشود. ای یهوه خدای من، تو را حمد خواهم گفت تا ابدالآبا
داوود
خداوند داوود را از بسیاری جهات برکت داده است. متأسفانه موفقیت؛ داوود را مغرور و گستاخ ساخته است و قدر برکت خداوند را نمیداند. او چنان بر خود هدیه متمرکز شده که هدیه دهنده را فراموش کرده است. رفاه و برکت از جانب خدا میآید. هر که این حقیقت را فراموش نماید، بر قدرت و عملکرد خود تکیه مینماید. داوود این موضوع را درمییابد و به وابستگی خویش به خدا اعتراف میکند.