مزمور ۲۲:۲۲- ۲۸
نام تو را به برادران خود اعلام خواهم کرد. در میان جماعت تو را تسبیح خواهم خواند. ای ترسندگان خداوند او را حمد گویید. تمام ذریت یعقوب او را تمجید نمایید و جمیع ذریت اسرائیل از وی بترسید، زیرا مسکنت مسکین را حقیر و خوار نشمرده و روی خود را از او نپوشانیده است و چون نزد وی فریاد برآورد او را اجابت فرمود. تسبیح من در جماعت بزرگ از تو است. نذرهای خود را به حضور ترسندگانت ادا خواهم نمود. حلیمان غذا خورده، سیر خواهند شد و طالبان خداوند او را تسبیح خواهند خواند و دلهای شما زیست خواهد کرد تا ابدالاباد. جمیع کرانههای زمین متذکر شده، به سوی خداوند بازگشت خواهند نمود و همه قبایل امتها به حضور تو سجده خواهند کرد، زیرا سلطنت از آن خداوند است و او بر امتها مسلط است.
داوود
در بخش نخست این مزمور، داوود با این مساله دست به گریبان است که چرا خدا ترکش کرده. خدا به او پاسخی نمیدهد و ظاهرا به دعاهای او هم گوش نمیدهد. روح داوود از پی یک کشمکش بغرنج و ژرف، یک بار دیگر بلند کرده میشود. حتی از عمق عمیقترین گودالها نیز خدا با وی بود، هرچند که وی متوجه حضورش نشده بود. به درستی که خدا فریادهای وی را شنیده بود (آیه ۲۴). بدین خاطر داوود اکنون از خدایش سپاسگزاری مینماید. یک تن، ولی نه تنها.