چرا گفت‌وشنود در یک ازدواج مهم است؟ چه موانعی بر سر ارتباط همسران وجود دارند؟ برای دانستن جواب، قسمت قبل را مطالعه کنید.

نکاتی در مورد صحبت‌کردن

 

«شما زمان را پیدا نخواهید کرد، بلکه باید آن را بسازید.»

شوهری گفت: «ما آن‌قدر مشغول بچه‌ها، خانه و کارمان بودیم که به‌جز مسائل اصلی زندگی، در مورد چیز دیگری صحبت نمی‌کردیم. پس من یک روز یک میله برداشتم و آن را پشت در آشپزخانه گذاشتم. بعد از شام، بچه‌‌ها را به اتاق کناری فرستادم و در را پشت سرشان قفل کردم. پشت میز غذاخوری برگشتم و دومین فنجان چای را با همسرم نوشیدم. در آن سوی در، جنگی داخلی در حال شکل گرفتن بود که هر لحظه داشت از تمدن بیشتر فاصله می‌گرفت! اما ما وانمود کردیم که انگار چیزی نمی‌شنویم.

«بعد از مدتی، بچه‌ها متوجه شدند ماجرا از چه قرار است و فضایی را که شدیداً نیاز داشتیم، به ما دادند. ما چای دوم و گاهی سوم را با هم می‌نوشیدیم. شاید بیست دقیقه‌ای می‌شد. در این زمان، در مورد مسائل جزئی با هم صحبت می‌کردیم؛ در مورد اتفاقات آن روز و اینکه چه کسی، چه گفته است. اما در مورد چیزهای عمیق‌تر، مانند ناراحتی‌ها و امیدها، شادی‌ها و ترس‌های خود نیز صحبت می‌کردیم. ما با هم می‌خندیدیم. کاری که آن روز کردیم، تبدیل به یکی از عادت‌های ما در طول سالیان دراز و پایه و اساس ازدواجی شد که حتی در خواب هم آن را نمی‌دیدیم.»

الویت بدهید: اگر به‌طور مرتب با هم گفت و شنود نداشته باشید، هرگز نخواهید توانست واقعاً به یکدیگر نزدیک شوید و بدون درک این موضوع، از یکدیگر دورتر و دورتر خواهید شد. در یک رابطه، هیچ چیز مهم‌تر از ارتباط نیست. یک بار خانمی به من گفت: «وقتی شوهرم با من حرف می‌زند، بیشتر احساس می‌کنم که یک شخص هستم.» بخشی از زمان خود را در روز به این مسئله اختصاص دهید؛ مثلاً بعد از شام، یا بعد از به رختخواب رفتن بچه‌ها. این زمان می‌تواند با توجه به شیفت کاری‌تان جابه‌جا شود. شما زمان را پیدا نخواهید کرد، بلکه باید آن را بسازید؛ چرا که همیشه چیزهایی هستند که حواس ما را پرت کنند. برای وقت خود برنامه‌ریزی کنید و بعد، مراقب آن برنامه باشید. تلفن همراه خود را خاموش کنید و بچه‌ها را هم به چیزی مشغول نگه دارید.

سعی خود را بکنید: گفت‌وگو‌کردن وقتی که خسته و مضطربیم؛ یا فکرمان مشغول است و می‌خواهیم به چیزی فکر نکنیم، اصلاً آسان نیست. آقایی قاطعانه می‌گفت: «من می‌خواهم تلویزیون تماشا کنم، اما حتماً با همسرم هم صحبت خواهم کرد.»

سؤال بپرسید: «روزت چطور بود؟ اتفاق بامزه‌ای‌ افتاد؟ مشکلی پیش نیامد؟…»، «به‌نظرت با این ماجرا چه کنم؟»، «امروز حس و حالت چطوره است؟»، «چه کار می‌خواهی بکنی؟»، «نظری داری؟»… بعضی‌ها آماده‌اند تا همه چیز را تعریف کنند، ولی از بعضی‌ها باید آن را بیرون کشید.

با هم غذا بخورید: کلمۀ «همراهی» یا «مصاحبت» در زبان لاتین یعنی «کسی که با دیگری نان می‌خورد». خانواده‌ها در همه جای دنیا بر سر یک سفره جمع می‌شوند تا با یکدیگر صحبت کنند و آرامش یابند. این فرصت را از دست ندهید. شما می‌توانید هم پای سفره و هم به پای صحبت یکدیگر بنشینید.

علایق مشترک داشته باشید: به علاقه‌مندی‌‌های یکدیگر، اشتیاق نشان دهید. اگر یک سرگرمی یا ورزش برای همسرتان مهم است، کمی در مورد آن اطلاعات به‌دست آورید. سعی کنید هیجان او را درک کنید. اگر هیچ چیز در مورد آن ندانید، چطور می‌خواهید در موردش صحبت کنید؟ شما ممکن است مستقیماً به سرگرمی‌های همسرتان نپردازید، اما سؤال‌هایی بپرسید تا مطمئن شوید که کلیتی در مورد آن می‌دانید. هرچه علایق مشترک بیشتری با همسر خود داشته باشید، ارتباطات بین شما نیز بیشتر خواهد شد. حال نظرتان چیست که فعالیت جدیدی را با یکدیگر شروع کنید؟

در احساسات خود سهیم شوید: مردان به آسانی در قلمرو واقعیت‌ها صحبت می‌کنند- چیزهایی مثل احتمال پیروزی یک تیم ورزشی، یا قیمت سوخت- و این بخشی از ارتباط است. اما خانم‌ها برای اینکه احساس نزدیکی و دوستی کنند، باید بتوانند با همسر خود، در احساسات سهیم شوند. مردان به‌طور خاص، باید سخت تلاش کنند تا در این سطح، صحبت کنند. ابراز ناراحتی‌ها یا بیان امیدها، مردان را آسیب‌پذیر می‌سازد، اما آنان باید بدانند که سهیم‌شدن در احساسات به اعتماد و عشق منجر خواهد شد.

با هم به کلیسا بروید: حکیمی گفته: «اگر کلیسای کاملی را پیدا کردید، عضوش نشوید، چرا که به محض عضویت، دیگر کامل نخواهد بود!» اما بی‌شک این حقیقت دارد که همسرانی که مرتب و در کنار هم پرستش می‌کنند و هدفشان این است که زندگی خود را بر اساس تعالیم مسیح بنا کرده و از مشارکت هم‌فکران خود لذت ببرند، مشترکات زیادی با هم دارند.

با هم بیرون بروید: شما زمان و پول برای خانه یا آپارتمان خود صرف می‌کنید. آیا آنجا را دوست دارید؟ بسیار خوب، اما نیاز دارید تا از آنجا بیرون بروید، آن هم با یکدیگر. اگر روز‌ها و ماه‌‌ها بگذرند و شما هرگز از آنجا بیرون نروید، دیوارهایی که به‌دست‌آوردنشان آن‌قدر برای شما ارزش داشت، برای‌تان بیشتر شبیه به زندان خواهد شد تا منزل. با دیگران بیرون بروید و به کارهای مختلف بپردازید، نه به تنهایی. یک پرستار بچه بگیرید. بیرون رفتن، افق‌های شما را گسترش خواهد داد و فرصت‌های گفت‌وگوی بیشتری را ایجاد خواهد کرد.

با یکدیگر سفر کنید: تعطیلات سرمایه‌گذاری خوبی در ازدواج و زندگی خانوادگی هستند، چرا که فرصتی برای استراحت دور از خانه فراهم می‌کنند؛ حتی با وجود آنکه تعطیلات با بچه‌ها، شاید آن‌قدرها هم آرام‌بخش نباشد. اما اگر یک زوج بتوانند حتی یک نیمچه ماه عسل در حدود ۲۴ تا ۴۸ ساعت هم با همسرشان داشته باشند، برنامه‌ریزی، انجام و خاطرۀ آن مطمئناً می‌تواند بسیار لذت‌بخش باشد.

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.