بسیاری از زوجها در دوران قبل از ازدواج، وقتی رفتار ناخوشایندی در نامزدشان می بینند، با خود فکر میکنند: «وقتی ازدواج کنم همه چیز درست خواهد شد و یا اینکه من او را تغییر خواهم داد.» بسیاری دیگر هم بههیچوجه رفتار ناخوشایندی در طرف مقابل نمیبینند و او را فردی کاملاً بینقص میبینند و البته بعد از ازدواج، متوجه یکسری رفتارهای آزاردهنده میشوند که نمیدانند با آنها چکار کنند.
همهٔ ما چه قبل از ازدواج رفتارهای ناخوشایندی در طرف مقابل دیده باشیم و چه پس از ازدواج ، میتوانیم متحداً اعتراف کنیم که به تلاشهای مذبوحانهای دست زده و میزنیم تا همسر خود را بهشکلی که تمایل داریم، تغییر دهیم و با اصرار و کنترل سعی در انجام دادن این کار داریم (البته لازم است اشاره کنم صحبت ما در مورد رفتارهایی که به زندگی ما ضربهٔ مهلک میزنند یا روابط خشونتآمیز زوجها نیست، بلکه زوجهایی با تفاوتها و مشکلات معمولی).
همهٔ ما با روشهای مختلفی سعی کردهایم تا همسرمان را تغییر دهیم. من مطمئن هستم که شما حداقل بعضی از آنها را امتحان کردهاید:
- از تکرار تا غرغر. اکثر ما اولین روشی را که انتخاب میکنیم، گفتن و تکرارکردن است. بهطور مثال من مرتب به همسرم گوشزد میکنم که زیاد فلفلخوردن برای او مضر است یا موقع بیرون رفتن از منزل حتما باید لباس کافی بپوشد تا سرما نخورد، درحالیکه او معمولاً احساس سرما نمیکند. وقتی گفتن به تنهایی اثربخش نیست، به «غرزدن» متوسل می شوم که اگر با لباس کم بیرون بروی، سرما خواهی خورد و اگر سرما بخوری چنین و چنان خواهد شد. ما روزها و سالها بدون اینکه خسته شویم به تکرار مکرراتی میپردازیم که بهطور معمول بیثمرند.
- دلیل و برهان. معمولاً مرحلهٔ بعدی پس از گفتن و تکرار، پیداکردن دلایلی علمی و شبهعلمی برای اثبات صحبتمان است. از گفتههای فلان دکتر و مشاور گرفته تا اخبار بهظاهر علمی که در شبکههای اجتماعی میخوانیم. ما شدیداً اصرار داریم بگوییم نظر ما در مورد آنچه که همسرم باید انجام بدهد و یا انجام ندهد، بسیار صحیح و منطقی است و دلایلی زیادی هم برای آن وجود دارد: «آبخوردن در بین غذا درست نیست و دکتر فلانی هم تأیید کرده است.»
- دلیل از کتاب مقدس و ایمان مذهبی. متأسفانه ما مسیحیان گاهی از شمشیر برندهٔ کلام برای رسیدن به اهداف شخصی و ضربهزدن استفاده میکنیم تا اینکه بخواهیم به خدا اجازه دهیم تا از کلام خود برای تغییر انسانها استفاده کند۱. کلام خدا برای بنا و برکت است نه کوبیدن. بسیاری اوقات هم فراموش میکنیم که لازم است همان کلام را نیز برای بهیادآوردن و تصحیح اشتباهات خود استفاده کنیم و نه فقط در مورد همسرانمان، چون در بیشتر موارد اشکالات خود را صرفاً اشتباه میبینم و اشتباه همسرانمان را گناه۲.
- مقایسهکردن با افراد دیگر که یکی از زشتترین رفتارها در ارتباط با هر کسی است.
- تحقیر. «تو درست بشو نیستی! ازدواج با تو اشتباه بود!»
- روشهای موذیانه. سعی میکنیم بهشکلی غیرمستقیم و ظاهراً اتفاقی و بدون صحبتکردن توجه او را به چیزی جلب کنیم. مثلاً کتابی را با یک نشانهٔ مخصوص در صفحهٔ مورد نظر در کناری بگذاریم که او بخواند و شاید به خود بیاید.
من فکر میکنم که اکثر ما این روشها را امتحان کردهایم و نتیجهای نگرفتهایم. بااینحال حتی اگر هم از این روشها تغییری در فرد صورت بگیرد برای ساکتکردن ما از غرغرکردن، مقایسه و تحقیرهاست، نه در نتیجهٔ یک تغییر درونی و عمیق.
پس حال که متوجه شدیم این روشها اثربخش نیست، بیایید خط قرمزی روی آنها بکشیم و قبل از چاره اندیشی، کمی به این فکر کنیم که اصلاً انگیزه ما برای تغییر طرف مقابل چیست؟ در مقالهٔ بعدی در مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد.
- عبرانیان ۴: ۱۲ و ۱۳ زیرا کلام خدا زنده و مؤثر است و بُرندهتر از هر شمشیر دو دم، و چنان نافذ که نَفْس و روح، و مفاصل و مغزِ استخوان را نیز جدا میکند، و سنجشگر افکار و نیّتهای دل است. هیچ چیز در تمام آفرینش از نظر خدا پنهان نیست، بلکه همه چیز در برابر چشمان او که حساب ما با اوست، عریان و آشکار است.
- متی ۷: ۳و ۴ چرا پَرِ کاه را در چشم برادرت میبینی، امّا از چوبی که در چشم خود داری غافلی؟ چگونه میتوانی به برادرت بگویی، ”بگذار پَرِ کاه را از چشمت به در آورم،“ حال آنکه چوبی در چشم خود داری؟