هدایت توسط ستون ابر و آتش
پادشاه با ارابههای جنگی و لشکریان خود به تعقیب آنها پرداختند...
پادشاه با ارابههای جنگی و لشکریان خود به تعقیب آنها پرداختند...
خدا به ایلیا گفت که به سمت شرق برو...
وضعیت دنیای ما قبل از به دنیا آمدن مسیح، درست مثل یک شب طولانی و تاریک بود...
یوسف تصمیم گرفت نامزدی خود را با مریم به هم بزند، ولی نمیخواست که مریم را بیآبرو و شرمسار کند...
و اما فرسنگها آن طرفتر، چند ستارهشناس ستارهای درخشان را در مشرق دیدند
آنگاه روح خدا عیسی را به بیابان برد تا در آنجا دعا کند و روزه بگیرد.
حدود ظهر بود و عیسی داشت برای چند دقیقهای در کنار چاهی به نام یعقوب
مسیح میدانست که در فکر کاتبان و فریسیان چه میگذرد
عیسی به شاگردانش گفت: «خوب است جایی خلوت پیدا کرده و کمی استراحت کنیم.
عیسی به شاگردانش گفت: «خوب است جایی خلوت پیدا کرده و کمی استراحت کنیم.
عیسی به شاگردانش گفت: «خوب است جایی خلوت پیدا کرده و کمی استراحت کنیم.
یک روز عیسی با شاگردانش رازی را درمیان گذاشت، اینکه او بهزودی مورد آزار و رنج بسیار قرار خواهد گرفت