چرا مهم است طرف مقابلمان را درک کنیم؟ پشت کلماتی که بر زبان میآورید، چه چیزهایی وجود دارند؟ برای دانستن جواب، قسمت قبل را مطالعه کنید.
عواطف
ورای مشاجرات زوجی که میشناختم، تجربیات مختلفی بود که آن دو در سالهای نخستین زندگی خود از سر گذرانده بودند. والدین شوهر هنگامی که تنها ده سال سن داشت، از هم جدا شده بودند و او با آرزوی محبت و عاطفهدیدن، بزرگ شده بود؛ یعنی با چیزی که در دوران کودکی نداشت. از طرف دیگر، همسر او از خانوادهای میآمد که از نظر جنسی مورد سوءاستفاده قرار گرفته بود. برای او، عواطف، با درد و شرم هممعنی بود. بنابراین، این تنش در زیر مجادلات ظاهری آن دو وجود داشت؛ یعنی مرد جوانی که در آرزوی عواطف بود و زن جوانی که دادن و گرفتن عواطف، برایش بسیار مشکل مینمود.
چرا برخی نمیتوانند عواطف خود را بروز دهند؟
نبود الگو: آن مرد، هرگز ندیده بود که دست پدرش به دور مادرش حلقه زده باشد. همسر او نیز هرگز ندیده بود که مادرش، پدرش را هنگام آمدن به خانه با بوسهای خوشآمد بگوید. شاید هم او در کودکی توسط یکی از والدین بزرگ شده بود و پدرش یا از آنها دور بود؛ یا بهکل در زندگی او غایب بود.
نبود تجربه: آنها هیچ خاطرهای از در آغوشگرفتهشدن نداشتند. برای خانمی که اصلاً به یاد نداشت که مادرش او را بوسیده؛ یا در آغوش کشیده؛ یا کنارش خوابیده؛ یا حتی لمس کرده باشد، لمسشدن چیز غریبی بود.
سوءاستفادۀ جنسی: شاید کسی لمس را تجربه کرده باشد، اما لمسی از نوع نادرست. بنابراین، شاید لمسشدن برای چنین فردی مشکل یا حتی کثیف بهنظر برسد.
دردهای پنهان: شاید خانمی در کودکی احساس طردشدگی داشته و به خودش قول داده باشد که هرگز اجازه ندهد کسی دوباره به آن شکل، به او آسیب بزند. بنابراین، چنین دیواری به دور خود کشیده و به هیچکس اجازۀ نزدیکشدن را نمیدهد، اما این خود او است که پشت آن دیوار به دام افتاده و آزادشدن از آن، برایش سخت است.
ترس از سوءتفاهم: شاید خانمی که از ابراز عواطف نسبت به شوهرش طفره میرود، تصور میکند که همسرش این را بهعنوان نشانۀ آغاز رابطۀ جنسی تعبیر خواهد کرد.
عواطف میتوانند به شکلهای مختلف بروز پیدا کنند
لفظی: نه فقط کلمات، بلکه لحن صدا نیز باعث میشود «دوستت دارم» معنایی بهخصوص پیدا کند. گفتن و شنیدن آن، به زندهماندن عشق بین دو طرف، کمک فراوانی میکند. خانمها بهطور خاص، انسانهایی «شنونده» هستند و نیاز دارند تا به این وسیله از آن اطمینان بیابند. شوهران نیز باید بتوانند بهتر از مردان بیاحساسی باشند که در پاسخ به ابراز عشق همسر خود، میگویند: «من هم همینطور!» با اینحال، این همیشه یکطرفه نیست. شوهری که ۲۰ سال از ازدواجش گذشته بود، یکبار به من گفت: «خانم من از هر جهت باهوش است و میدانم که مرا دوست دارد، اما…» و بعد با حسرت اضافه کرد: «همسرم حتی یکبار هم آن را به من نگفته است.»
برای برخی از زوجها، این مسئله میتواند به شکلهای مختلف اتفاق بیفتد:
- بهسهولت: طرفین از کلماتی استفاده میکنند که با آنها و نحوۀ بیانشان آشنا هستند و نباید در موردشان فکر کنند.
- بهتدریج: آنها کلمات مخصوص به خودشان یا نامهایی خاص را برای ابراز علاقه به یکدیگر خلق میکنند. برخی افراد هم مثل وینستون چرچیل، غیرعادی هستند. او با مهر فراوان، همسر خود را «گربه جان» خطاب میکرد و همسرش نیز با همان سطح از محبت، او را «خوک جان» صدا میکرد! مسئلۀ مهم این است که کلمات مورد استفاده باید با لذت شنیده شوند.
جسمی: تمام انسانها ظرفیت عشق ورزیدن و دریافت آن را دارند، حتی اگر مقداری از آن در اعماق وجودشان دفن شده باشد. شوهری که با ابراز احساسات خود مشکل داشت، همسر خود را «مربی بوسه» توصیف میکرد. البته او در نهایت توانست درست مانند همسرش، احساسات خود را بهصورت جسمی نیز بروز دهد. در این مورد، تعادل را هدف خود قرار دهید تا نه از گرسنگی احساسی تلف و نه به دلیل شدت و حجم احساسات، خفه شوید.
یکی از خانمها، این مسئله را با ظرافت خاصی به این صورت توضیح میداد: «من «خود درونی» و «خود بیرونی» دارم. اگر شوهرم از «خود بیرونی» من فاصله بگیرد، «خود درونی» من از شدت ناراحتی، ویران خواهد شد. اما هنگامی که او «خود بیرونی» مرا لمس میکند یا در آغوش میگیرد، عمیقترین بخش وجودم را لمس میکند. من نمیتوانم بگویم که ابراز علاقۀ جسمی چقدر برای «خود درونی» من باارزش است.»
در خلوت: گرفتن دستان یکدیگر، حلقهکردن بازو به دور کمر، یک بوسه، آغوش یا نوازش، دستکشیدن ملایم به پشت، بههمریختن موها و ماساژ پا؛ تمامی اینها میتوانند برای یک نفر لذتبخش باشند، ولی برای دیگری خیر. ممکن است لمسکردن و دستکشیدن برای یک شخص لذتبخش، ولی برای دیگری به شدت ناراحتکننده باشد. باید در مورد اینها با یکدیگر صحبت کنید. اگر زنی دوست داشته باشد کنار شوهرش بنشیند و همسرش به دلیل پیشینهاش و نیاز به فضای خصوصی، ناراحت باشد، هر دو طرف باید مقداری حساسیت به خرج بدهند. اگر خانم در این مورد اصرار داشته باشد، شوهر احساس خواهد کرد که مورد تهاجم واقع شده و اگر شوهر زنش را از خود براند، ممکن است احساس طردشدگی به زن دست دهد. شوهر باید به نیاز زنش مبنی بر صمیمیت و نزدیکی توجه کند و زن هم باید به نیاز شوهرش به فضا احترام بگذارد. اما اگر مصمم باشید که راهی پیدا کنید، آن را حتماً خواهید یافت.
این شما هستید که تصمیم میگیرید چگونه و چه وقت عواطف خود را به یکدیگر نشان دهید. اگر همسرتان سراغ شما بیاید و بخواهد شما را در آغوش بگیرد، اما شما حس و حال آن را نداشته باشید، چه خواهید کرد؟ خوب، اگر او در آن لحظه به آغوش نیاز داشته باشد، او را در آغوش بگیرید؛ آن هم نه با خمیازه، بلکه به گرمی. انجامدادن کاری که حس و حالش را ندارید ریاکاری نیست، بلکه سخاوتمندی در محبت است.
این بخش بهطور خاص برای شوهران نوشته شده است. اگر ابراز عواطف شما به همسرتان تنها پیشدرآمدی برای رابطۀ جنسی باشد، او حس خواهد کرد که شما فقط رابطۀ جنسی را دوست دارید، نه او را. هرچه همسر شما ابراز عواطف غیرجنسی بیشتری از شما ببیند، مثل آغوشی که بهدنبال چیز دیگری نیست، پاسخهای جنسی مثبت بیشتری از او خواهید دید. هرچه او احساس عشق بیشتری را تجربه کند، با رغبت بیشتری شما را محبت خواهد کرد.
در انظار عمومی: آنچه در خلوت اشکالی ندارد، ممکن است در معرض دید عموم، شایسته نباشد. شما نمیخواهید یکدیگر را در مقابل دیگران خجالتزده کنید. با هم توافق کنید که چه نوع لمس یا به زبانراندن چه کلماتی در برابر دیگران، برای هر دوی شما قابل قبول است. در صورت داشتن فرزند، خوب است که آن فرزند، شاهد ابراز علاقههای غیرجنسی والدینش باشد.