چه عواملی باعث شکلگیری خیانت در ازدواج میشوند؟ چگونه میتوانیم نسبت به این موضوع هشیار باشیم؟ برای دانستن جواب، قسمت قبل را مطالعه کنید.
عواقب خیانت
دروغ شاخدار: «خیانت برای ازدواج مفید است.»
کشف: کلمهای حسابنشده، ظن باطنی، داستانی بیسروته و سردی و بیتفاوتی ملموسی که به چالش گرفته شده، میتوانند همه چیز را لو دهند. پرسشهایی کاوشگر و پاسخهایی خشمگینانه مطرح میشوند: «البته که نه! ما فقط دوستیم. مگر به من اعتماد نداری؟» دروغها کمکم برملا شده و در ابتدا، تنها چیزهایی که لو رفتهاند، پذیرفته میشوند. گاهی نیز به چیزهای کوچک اعتراف میشود تا چیزهای بزرگتر پنهان بمانند. بعد، به مرور زمان، پرسشهای بیشتری مطرح میشوند: چه کسی؟ کجا؟ چه وقت؟ گاهی نیز فرد خاطی داوطلبانه با این کلمات به خیانت خود اعتراف میکند: «دلم دیگر داشت میترکید.»
آسیب: بعضیها میگویند که خیانت برای ازدواج مفید است. این گفته، دروغی شاخدار است. حتی اگر فرد دست از خیانت نیز بردارد و هرگز کسی از آن آگاه نشود، باز هم باعث خواهد شد که معیارهای فرد تنزل یابد و وجدانش تضعیف شود. از طرف دیگر، قسر در رفتن برای بار نخست، میتواند فرد را ترغیب به تکرار آن با شخصی دیگر کند. اما هنگامی که این مسئله برملا شود، دردی غیرقابلتصور تمام وجود همسر فرد خیانتکار را فرا خواهد گرفت. «باور نمیکنم این اتفاق برای من افتاده باشد…»، «چند هفته است که دارم گریه میکنم…»، «تا مدتها گیج بودم و دور خودم میگشتم…»، «مثل موجودی زخمخورده بودم…»، «نمیخواستم زنده بمانم.» زخم این واقعه میتواند تا سالها و حتی شاید تا پایان عمر باقی بماند.
مواجهه: «میدانم که شاید نتوانم دیگر تو را دوست داشته باشم، اما از یک چیز مطمئنم: اینجا یا جای اوست یا جای من. هر دوی ما نمیتوانیم یکجا باشیم. اگر این رابطه را ادامه دهی، دیگر ازدواجمان معنی نخواهد داشت. اگر متقاعد بشوم که رابطۀ تو تمام شده و میخواهی در مورد ازواجمان جدی باشی، در موردش فکر خواهم کرد. اما برای اینکه بتوانم دوباره به تو اعتماد کنم، به زمان زیادی نیاز دارم. برای من؛ یا باید کاملاً متعهد باشی، یا اصلاً نباشی. انتخاب با توست.»
مواجهه میتواند به جدایی یا طلاق نیز بینجامد. گاهی هیچ راه دیگری باقی نمیماند. گاهی نیز مسیر آهسته و سخت بازسازی و ترمیم رابطه در پیش گرفته میشود. آجرهایی که برای بازسازی و ترمیم ساختمان ازدواج بهکار گرفته میشوند، همان است که در ابتدای شکلگیری رابطه باید بهکار میرفت، یعنی چیزهایی مانند ارتباط، عاطفه، احترام و غیره. این احتمال نیز وجود دارد که چون دو طرف تقریباً ازدواج خود را از دست دادهاند، پس از بازسازی، قدر و ارزش آن را بیشتر بدانند. خانمی برای من چنین نوشت: «من دیگر نمیخواهم آن ماجرا را تجربه کنم، اما آن اتفاق باعث شد با مسائلی روبهرو شویم که تا آن زمان حتی نمیتوانستیم تصورش را بکنیم. من هرگز فکرش را هم نمیکردم بتوانم این را بگویم، ولی ما ازدواجی داریم که بهتر از همیشه است.»
چگونه به خیانت پایان دهیم؟
قطع رابطه: پایاندادن به یک رابطه، اغلب فرایندی دردناک است، مخصوصاً اگر فقط یک طرف رابطه بخواهد به آن پایان دهد. طردشدن؛ با خشم همراه خواهد بود. چند قطره اشک، اتهام متقابل و یک التماس برای آخرین آغوش کافی است تا همهچیز دوباره آغاز شود. مردی را میشناختم که نمیتوانست رابطۀ خیانتآلود خود را در خلوت پایان دهد. به همین دلیل، این کار را هنگام پیادهروی در ملاءعام انجام داد. همینطور، خانمی که تصمیم گرفته بود رابطۀ خیانتآلود خود را رودررو تمام کند، یکی از دوستان دختر خود را از این تصمیم آگاه کرد و بلافاصله بعد از این کار، با او تماس گرفت و تمامشدن آن رابطه را به اطلاعش رساند.
از بین بردن بقایا: بسیار مهم است که اگر طی رابطه، هدیهای بین طرفین رد و بدل شده، از بین برده شود. اگر همسر فرد خیانتکار از آن رابطه و هدایا مطلع شود، هر نامه، عکس یا هدیهای که به آن دوران تعلق داشته باشد، میتواند تبدیل به منشأ اختلافات مختلف شود. اما حتی اگر آن رابطه پنهانی باقی بماند، باز هم هر آنچه از آن نگه داشته شود، میتواند فرد را به گذشته پیوند دهد. مردی تمام لباسهایی را که از این طریق هدیه گرفته بود به خیریه بخشید. همینطور، خانمی که نامههای بسیاری را مدتها با دقت نزد خود نگه داشته بود، از بین برد. هر دوی آنها نیز میگفتند که تا پیش از این کار، واقعاً آزاد نشده بودند.
مصمم ماندن: وقتی که یک رابطه منجر به عمل جنسی شود، دیگر امکان ندارد آن را دوباره به مرحلۀ «دوستی صِرف» بازگرداند. بهترین راهکار این است که ارتباط با دیگری بهطور کامل قطع شود، یعنی حتی تماس پیامکی، ایمیلی یا تلفنی نیز وجود نداشته باشد. اگر تماس به دلیل موقعیت کاری اجتنابناپذیر باشد، فقط باید در مواردی اتفاق بیفتد که نیاز مبرم حرفهای به آن باشد. فرض کنید اگر خانم، از خیانت همسرش مطلع باشد، مرد باید متعهد شود که اگر زنی که همکار اوست با او تماس بگیرد، یا اگر تصادفی جایی ملاقات کنند، حتماً همسر خود را مطلع کند. اگر مرد چنین کاری نکند، همسرش هنگام اطلاع از ماجرا، ممکن است احساس کند که چیزی از او پنهان شده است.