چرا مهم است که همسران مشوق یکدیگر باشند؟ از چه راههایی همسران میتوانند یکدیگر را تشویق کنند؟برای دانستن جواب، قسمت قبل را مطالعه کنید.
بخشش
«بخشش، آرامش را وارد ازدواجتان میکند.»
«انتخاب و نه احساس. قدرت و نه ضعف؛ زیرا خودتان هم کامل نیستید!»
مردی به دوست خود گفت: «هر وقت من و خانمم با هم بحث میکنیم، او دچار حملۀ تاریخی میشود.» دوستش گفت: «منظورت حملۀ هیستری است دیگر؟» او در جواب گفت: «نه، منظورم هیستوری یا تاریخی است. چون هر کاری را که از روز اول تا الان انجام دادهام، جلوی چشمم میآورد!»
هر چه زمان نگهداشتن خاطرهها طولانیتر شود، زخمها نیز عمیقتر خواهند شد. زخمهای کوچک روزمره آنقدر جزئی هستند که بهندرت متوجه بخشیدن یا بخشیدهشدن میشویم. برای مثال، شوهری پا روی پای خانم خود گذاشته و از او عذرخواهی میکند. خانم هم به او میگوید: «اشکالی ندارد»، چون عمدی نبود. درد آن هم در عرض چند ثانیه از بین میرود. کسی دیگر به آن اشاره نمیکند و هر دو آن را فراموش خواهند کرد. یا در یک موقعیت دیگر، خانم کلمهای تند بر زبان میراند. شوهر برای لحظهای نیشگون کلامی را احساس میکند، اما متوجه میشود که خانمش تحت فشار است و در نتیجه، عکسالعملی نشان نمیدهد. چند روز بعد، او دیگر به آن فکر نخواهد کرد؛ چرا که ماجرا دیگر دردناک نیست و همه چیز فراموش شده است.
اما هنگامی که آسیبها و ناراحتیهای بزرگ و جدی در میان باشد، چه؟ هر بار که فرد به یاد چنین زخمی میافتد، درد و ناراحتی را دوباره در درون خود، تجربه خواهد کرد. شاید چنین اتفاقی یکبار در زندگی رخ داده باشد و شاید هم پای بار صدها زخم کوچک در میان باشد. چنین خشمی بهراحتی از بین نمیرود و چنین بدرفتاریهایی در طولانی مدت، تبدیل به غیض و رنجی مزمن خواهد شد. احساس ناکامی، خجالت، فریبخوردگی و خیانت گریبان چنین فردی را خواهد گرفت و خشم این فرد را میتوان در صورت برافروخته یا صدای بلند او؛ یا در سردی و سکوتش به وضوح دید. دیوار تلخی بین این افراد و دیگران وجود دارد. اما چگونه میتوان دیگران را بخشید؟ اصلاً بخشش به چه معناست؟
بخشش چه چیزهایی نیست؟
چشمپوشیکردن: بخشش دیگران به معنای تأیید کاری که دیگران کردهاند، نیست.
فراموشکردن: «ببخش و فراموش کن!» اگر ناراحتی جزئی باشد، بله، به احتمال زیاد آن را فراموش خواهیم کرد، اما اگر بزرگ باشد، ممکن است هرگز نتوانیم آن را فراموش کنیم، حتی اگر طرف مقابل را ببخشیم.
انکار: درد ممکن است برای برخی افراد، چنان عظیم باشد که نتوانند آن را هضم کنند و در نتیجه، به انکار روی خواهند آورد و آن وقایع را نه تنها به دیگران، بلکه در وجود خودشان نیز انکار خواهند کرد.
تظاهر: فرد، درد خود را به هیچکس اعتراف نکرده و مدعی میشود که همه چیز روبهراه است، اما این حقیقت که فریاد نمیکشد یا جیغ نمیزند، به این معنی نیست که او خشمگین نیست.
باختن: کسی که دیگری را میبخشد، لزوماً بازندۀ داستان نیست. بخشیدن میتواند به معنی بردن نیز باشد.
انتخاب، نه احساس: اگر بهشدت از دیگری آسیب دیدهاید، شاید حس بخشیدن را نداشته باشید. خوشبختانه بخشیدنِ واقعی آنقدرها کاری به احساسات ما ندارد، بلکه به انتخاب ما مربوط است. انسان گاهی احساس میکند باید ساکت باشد، اما انتخاب میکند که صحبت کند. گاهی نیز انتخابِ مهربانبودن، کاری مشکل است و انتخاب خودخواهی، جذابتر از فداکاری بهنظر میرسد. به همین ترتیب، بخشیدن نیز بیشتر انتخاب است تا احساس.