چرا مهم است که بسیاری از موارد را سازماندهی و مدیریت کنیم؟ برای دانستن جواب، قسمت قبل را مطالعه کنید.
شریک زندگی و والدین
«هوای یکدیگر را داشته باشید.»
کسانی هستند که توسط والدینشان آنقدر مورد سوءاستفاده یا غفلت یا طردشدگی قرار گرفتهاند که دیگر هیچ پیوند یا حتی ارتباطی با آنها ندارند. اما ازدواج برای اکثر مردم، باعث قطع رابطه با والدین نمیشود و دریافت تأیید آنان و والدین همسر برای زوجین اهمیت دارد.
داشتن رابطهای لذتبخش با خانواده
جدا شوید: در اوایل ازدواج، بهتر است در خانۀ والدین خود یا والدین همسرتان زندگی نکنید. تازه مزدوجین، بهطور خاص، نیاز به حریم خصوصی دارند. بعدها، شاید لازم باشد که پدر یا مادر را برای نگهداری به خانۀ خود ببرند، اما آن، مسئلۀ دیگری است.
مستقل باشید: این امکان هست که کسی از نظر جغرافیایی با والدین خود فاصله داشته باشد، اما هنوز از نظر عاطفی، به آنها وابسته باشد. کسانی که از نظر عاطفی به والدین خود وابستهاند، ممکن است به کمی زمان برای جداشدن از آنها نیاز داشته باشند، اما هم آقایان و هم خانمها نیاز دارند احساس کنند که نسبت به والدین همسرشان در الویت هستند. در ابتدای ازدواج، شاید حکیمانه نباشد که بلافاصله درگیر سنتهای والدین شویم، مثلاً صرفکردن ناهار با والدین هر آخر هفته. ترککردن این عادت یا وضعیت در آینده میتواند مشکل باشد.
باملاحظه باشید: فرمان پنجم که میگوید پدر و مادر خود را گرامی دار (خروج ۲۰:۱۲)، به این معنی نیست که شما بهعنوان یک انسان بالغ، باید از آنها اطاعت کنید. اما اگر آنها سالها شما را محبت و حمایت کردهاند، خوب است شما نیز قدرشناسی خود را نسبت به آنها نشان دهید. درتماسبودن برای پدری و مادری که هرگز دست از محبتکردن به شما نخواهند کشید [و احتمالاً هرگز نمیتوانند چنین کنند]، بسیار باارزش است. با بالارفتن سن و کمترشدن میزان فعالیت، شاید آنها برای برخی مسائل نیاز به کمک داشته باشند. بسیاری از والدین دوست دارند در نگهداری از نوههایشان کمک کنند، اما باید مراقب باشید که طی این کمکها، احساس «مورد سوءاستفادهقرارگرفتن» به آنها دست ندهد.
مصمم باشید: گاهی محبت والدین در ما احساس تجاوز به حریم شخصی را ایجاد میکند. در این صورت، شوهر باید با والدین خود و زن هم با والدین خود در این مورد صحبت کند: «ممنون برای پیشنهادتان، اما فکر میکنم خودمان بتوانیم از پس این مسئله بربیاییم.» برخی از والدین، مخصوصاً مادرها نمیتوانند بهراحتی فرزندان بالغ خود را حتی اگر ازدواج هم کرده باشند، رها کنند و آشکارا یا در لفافه، این پیام را به آنها منتقل میکنند که «تو به من بدهکاری». در این صورت، فرزندان باید قاطعانه با این مسئله روبهرو شوند.
حامی باشید: در مورد حمایت از والدین و همینطور مقاومت در برابر دخالتهای آنان، هوای یکدیگر را داشته باشید. اجازۀ هیچ نوع انتقادی از همسرتان را به والدین خود ندهید. مردی مادر پیری داشت که سالهای آخر عمر خود را با او و همسرش زندگی کرده بود. شوهر در مورد این وضعیت، چنین نوشته بود: «وجود همسرم و مادرم در یک خانه بستر مناسبی برای مشاجره بود. اما بحث زیادی درنمیگرفت. دلیلش قانونی بود که اعلام کرده بودم: ”همسرم، حرف اول را میزند، چه درست چه غلط.“ زنم این را میدانست و به همین دلیل، اعتمادبهنَفْس داشت. مادرم هم آن را میدانست و هرگز نخواست بین ما جدایی ایجاد کند. شاید بعضیها فکر کنند این قانون ناعادلانه است، اما واقعاً جواب داد!»