مقدمه
تعریف کاربردی که «سازمان ائتلاف ملی علیه خشونت خانگی» بهکار میبرد این است: «پایمالکردن یک الگوی رفتاری است که برای ایجاد قدرت و کنترل بر شخص دیگر از طریق ترس و ارعاب استفاده میشود که اغلب شامل تهدید یا استفاده از خشونت است.» هدف از ایجاد این کنترل، تسلط خشونتگر بر فرایند هویتی قربانی است. خشونتگر با استفاده از رفتارهای پایمالکننده، قربانی را در فرایند هویتی به حاشیه میکشد تا بتواند به بیشترین میزان او را مدیریت کند. یک خشونتگر با منزویکردن قربانی و کنترل تعامل او با دیگران، پتانسیل وی را برای ایجاد حس عملکردی-اجتماعی کاهش میدهد.
خشونتگر با تحقیر کلامی به قربانی میگوید که او چه هست و چه نیست. او با حملات فیزیکی و عاطفی، از اراده و توانایی قربانی برای مقاومت در برابر سلطهاش میکاهد. برای حفظ کنترل بر فرایند هویت فرد دیگر تقویت مداوم لازم است، اما حتی در چنین شرایطی کنترل بهندرت مطلق است.
پیام
در این ویدیو، گروهی از هنرمندان تئاتر، گوشهای از رابطهٔ بین درک هویت نادرست و خشونت خانگی را به تصویر میکشند.
روابط در شکلگیری هویتهای نادرست
زنان که قربانیان اصلی خشونت خانگی هستند، ممکن است در زمان ازدواج رفتارهای خاصی را در رابطه با هویت از خود نشان دهند که شامل: اعتماد به نفس ضعیف، تقلا برای انطباق با هنجارهای اجتماعی و احساس عدم جذابیت همراه با میل زیاد به ازدواج میباشد. این زنان به دلیل فشارهای فرهنگی، قبل از ازدواج این موقعیت را پیدا نکردهاند که خود را بهتر بشناسند. بنابراین، ازدواج با یک خشونتگر این مشکل را برای آنها حل میکند؛ زیرا باور دارند که این وظیفهٔ همسر است که هویت آنها را مشخص کند. همچنین، این افراد بیشتر بهخاطر خلاصی از کنترلهای پدر و مادر ازدواج میکنند.
خشونت شریک زندگی و هویت
فرایند شکلگیری هویت یک شخص از همان زمان کودکی شروع میشود و افکارش در طول زندگی ساخته میشود. خشونت خانگی به معنای آسیب جسمی، آسیب جسمی جدی، آزار تعقیب، سوءاستفادهٔ جنسی، تجاوز، ایجاد ترس از طریق تهدید به آسیب فیزیکی و ضربوشتم قریب الوقوع، آزار جنسی یا تجاوز بین «اعضای خانواده» یا «اعضای زوج طلاقگرفته» است.
- عضو خانواده: همسر (از جمله همسر سابق)، پدربزرگ و مادربزرگ، والدین، فرزند، فرزندخوانده یا هر شخص دیگری است که در همان خانواده با فرزند زندگی میکند.
- عضو زوج طلاقگرفته: هر یک از اعضای یک زوج طلاقگرفته است که یک فرزند مشترک دارد. هر یک از فرزندان آن زوج یا یکی از اعضای آن که با هم زندگی میکنند؛ یا قبلاً با هم زندگی میکردند.
فردی که پیش فرزندانش همسر خود را تحقیر میکند؛ یا او را مورد ضربوشتم قرار میدهد و همچنین، همسری که راه چارهای بهغیر از تحمل و سکوت در برابر این نوع خشونت را ندارد به فرزندان خود میآموزد که:
- پسران:
– حق دارند عصبانیت خود را اینگونه بروز دهند؛
– حق دارند خود را مالک زنان بدانند؛
حق دارند زنان را موجودات ضعیفی بپندارند.
- دختران:
– اگر آقا بالا سر نداشته باشند، هویتی از خود ندارند؛
– باید در برابر خشونت سکوت کنند تا خانواده از هم نپاشد؛
– ارزششان از پسران کمتر است؛
– حتماً اشتباه از آنها بوده و هر خشونتی اعمال شود حقشان است.
چنین افکار نادرستی در جامعهٔ سنتی که اشعاری مثل «دخترا موشن مثل خرگوشن! پسرا شیرن مثل شمشیرن!» را ترویج میدهد، تحکیم پیدا میکند.
در قسمت دوم این مبحث، به سه حوزهٔ رفتاری، روحانی و جسمانی خواهیم پرداخت.